سلام گوگولی ها بلاخره اومدمممم
بریم✧ ✩ ✪ ✫ ✬ ✭ ✮
/امممم هیچیییی دیوارا چقد قشنگن
وقتی دیدم مینهو چیزی نمیگه بهش نگاه کردم و خواستم چیز دیگه ای بگم که منو یهو بلند کرد جیغ کوتاهی کشیدم و واسه اینکه نیوفتم دستمو دور گردنش و پامو دور کمرش حلقه کردم منو تو همون حالت به دیوار چسبوند و اروم سرشو داخل گردنم کردبا هر نفسی که به گردنم میخورد موهای نداشتم سیخ میشد
/مین.....اخخخخخخ
اومدم چیزی بگم که اون خرگوش وحشی محکم گردنمو گاز گرفت شروع کرد به محکم گاز گرفتن و مارک کردن گردنم من هم از لذت و درد بلند ناله میکردم اروم دستشو تو شلوارم کرد و از روی باکسرم سوراخمو لمس کرد که باعث لرزیدنم شد همینجوری اروم لمس میکرد که صبرم تموم شد
/اههههه ددی
)جانم بیب
/میخوام
)عا عا عزیزم
/چرا ...اهههههه
بیشتر سوراخشو لمس کردم و با لحن تمسخر آمیزی گفتم
)میتونی از استاد جذابت بخوای
اروم گذاشتم پایین و رفت تو اتاقش اروم به عضو باد کرده ام نگاه کردم
/من با این چیکار کنم
مجبور بودم خودمو لمس کنم ولی مینهو بهم این کارو اجازه نمیداد آخرین باری که خودمو لمس کردم تنبیه بدی شدم پس عین بچه های معصومی که از کارشون پشیمونن رفتم جلوی در اتاق و اروم در زدم
هیونجین ویو:
از خونه مینسونگ زدم بیرون و حرکت کردم سمت خونه پسرم میدونم حالش خیلی بده و کل تخت خیسه از گریه هاش همینجوری که داشتم به بدبختی هام فکر میکردم گوشیم زنگ خورد مامانم بود میخواستم جواب بدم ولی حال حرفاشو نداشتم چون تنها چیزی که واسش مهمه لنا عه و فقط درمورد اون حرف میزنه گوشیمو برداشتمو خاموشش کردم بیشتر گاز دادم تا به خونه لیکس برسم بعد چند مین رسیدم ماشینو پارک کردمو پیاده شدم وارد خونه شدم و حرکت کردم سمت جایی که بیبی بانیم هست دیدم از درد چشماشو بسته و همینجور به کمرش قوس میداد که باعث میشد باسن گندش بیشتر چشمم باشه رفتم سمتش و محکم به باسنش اسپنک زدم که جیغش دراومد
گگ رو از دهنش درآوردم که فلیکس با درد نالید
هق .... ببخشید ددی......اههه لطفا .....بزار بیام هق
+مطمئن باشم که دیگه اینکارو انجام نمیدی
فلیکس اروم سرشو تکون داد پلاگ رو از عضوش درآوردم که با شدت کام شد و کل ملافه تخت کثیف شده بود اروم ویبراتور از داخلش درآوردم دستشو باز کردم و اروم بغلش کردمو بردمش سمت حموم اروم نشوندمش رو روشویی و آب گرم و باز کردم تا وان پر شه
ددی
+جانم
شکمم هق...درد میکنه
اروم رفتم سمتش و دستمو دور کمرش حلقه کردم و با اون یکی دستم شکمشو نوازش میکردم طبیعی بود اگه منم چند ساعت کام نمیشدم این اتفاق می افتاد ب وان نگاه کردم ک پر شده بود اروم فلیکس و بلند کردم و گذاشتمش تو وان و آب و بستم خودم اروم لباسامو درآوردم و پشت فلیکس نشستم و فلیکس رو پام نشوندم سرشو ب سینه ام تکیه داد و من هم اروم شکمشو ماساژ میدادم
✧ ✩ ✪ ✫ ✬ ✭ ✮✧ ✩ ✪ ✫ ✬ ✭ ✮✧ ✩ ✪ ✫ ✬ ✭ ✮
این پارت به شدت کم بود ولی ممنون میشم حمایت کنین امیدوارم خوشتون بیاد بای بای
پارت بعد معرفی شخصیت هاست
و اینکه این پارت باید به ۲۰ ووت برسه تا فعدی رو بزارم ممنان
YOU ARE READING
City Of Stars
ParanormalA voice that say's, I'll be here یه صدا که میگه من اینجام And you'll be alright و تو هم حالت خوب خواهد بود I don't care if I know Just where I will go مهم نیست که بدونم کجا میخوام برم 'Cause all that I need is this crazy feeling چون تنها چیزی که نیا...