سالام...
حتی حرف زدن هم برام سخت شده، چه برسه بخوام پارت آخر خفته رو بنویسم.
.
.
.
گفتم شاید برای کسایی که خفته رو تا آخرین پارتی که آپ کردم خوندن، سوال شده که چرا انقدر دارم لطفش میدم که پارت ۸ رو بنویسم!
نمیخوام خیلی حرف بزنم و مختون رو بخورم، اما من الان دارم با یه‌سری مشکلات خیلی بزرگ و غیرقابل تحمل تو زندگیم دست‌و‌پنجه نرم میکنم.
به هر حال زندگی هیچکس گل و بلبل نیست نه؟ همگی مشکلات خودشون رو دارن، یکی مشکلش قابل‌تحمله یکی برعکس!
من میتونم مشکلم رو بزارم تو دسته‌ی دوم.
این مشکلات شاید خانوادگی یا شخصی باشن... اما برای من؟
فقط روحی روانیه، درکنار تمام مشکلات خانوادگی.
مشکل بزرگی به‌نام ADHD و DEPRESS!
.
.
.
نوشتن واقعا برام سخت شده، خوابیدن شده برام یه ترس بزرگ و...
نمیدونم تا الان فهمیدید یا نه اما یک‌سری اتفاقات و حرف‌های گفته شده تو فیک، از زندگی خودم گذاشتم. نه همش فقط تعداد خیلی کمی.
...
و خب تو این مدت که حالم داره بجای خوب شدن، بدتر میشه خیلی نیاز دارم به کامنت‌های خوبتون چون من همه‌ی نوتیف های واتپد رو چک میکنم، همچنین تعداد ویو و ووت های پارت‌ها!
.
.
.
امیدوارم زودتر خوب‌شم که بتونم هم پارت آخر خفته رو آپ کنم، هم رو پیچک بنفشه کار کنم چون خیلی زیاده و کلی کار داره.
.
دوشنبه ۲۵ام تولدمه و امروز؟
۱۴۰۳/۴/۲۰ ساعت ۱:۳۴ شبه:))))
چی بهتر از اینکه به عنوان کادو ببینم حمایت‌ها زیاد شده؟
.
.
.
خیلی دوستون دارم، مراقب خودتون باشید ستاره کوچولوها!
{مینی قول میده زود خوب‌شه}
🤍🤍🤍🤍🤍
YOU ARE READING
"𝐀𝐒𝐋𝐄𝐄𝐏"(VKOOK)
Proză scurtă{پایان یافته} ______________________ ______________________ در خلاصه ی زندگی هر آدمی دو نوع عشق وجود داره، نوع اول: اولش چه بد باشه چه خوب، اخرش خوبه؛ نوع دوم: اولش چه بد باشه چه خوب، اخرش بده! ولی برای من هیچ کدوم نبود، برای من اولش بد بود، وسطاش...
