song - art deco lana del rey
سیگارش رو نزدیک به لبهاش بین انگشت اشاره و شصتش گرفت و نگاهی که واضحاً تنفر از اون میبارید رو به اون ویلای درندشت داد.
- هنوز هم میتونی نظرت رو عوض کنی، منتظرم.
پابلو تکیهش رو از ماشین مدل بالاش که حالا پارک شده بود گرفت، به جملهی کارگردان محبوبش خندید و با شوخ طبعی گفت:
- کام آن جیم! خیلی داری سخت میگیری.با تکون دادن سرش به یه سری از اعضای تیم اشاره زد تا اونها هم از ماشینهاشون پیاده بشن و با ملحق شدن بهشون، وارد ویلا بشن.
جیم نگاه بیحسش رو به اعضای تیم که چند نفرشون جدید و مشغول با وسیلههاشون بودن داد و بیتوجه به مزهای که پابلو ریخته بود ازش پرسید:
- این همه دوربین برای مصاحبهی اولیه لازمه؟- طبیعتاً باید تستی که بازیگر ارائه میده رو ضبط کنیم جیم.
- تست؟ منظورت وقتیه که داره بالا پایین میشه و ناله میکنه؟
پابلو نفسش رو آشکارا بابت لجبازیهای کارگردان بیرون داد و دستهاش رو روی شونههای پهنش گذاشت، دیک هد لجباز.
- گوش بده جیم، به آخرش فکر کن هوم؟ تا چشم روی هم بذاری به قسمت آخر میرسی چون فقط تو از پسش بر میای! باور کن اونقدرا هم قرار نیست طاقت فرسا باشه.
تنها چیزی که طبق معمول نصیبش شد، اون نگاه بیحسی که درونش انواع فحشها، توهینها و خون ریزی ها پنهان شده بود، همچنین دود غلیظ سیگاری که دقیقاً تا اعماق بینی و مغزش نفوذ کرد.
از کارگردان فاصله گرفت و مجدداً با اشاره زدن به تیم، به سمت ویلا قدم برداشت.
- علاوه بر این، طرف شبیه الههی شهوته! مطمئن باش حین فیلم برداری خودتم لذت میبری!
جیم تمام تلاشش رو کرد تا سیگارش رو بین دستش مچاله نکنه، پابلو از قصد اعصاب ضعیفش رو نشونه رفته بود.
منیجر کارگردان که تا اون موقع بیحرف به ماشین تکیه داده بود با دیدن وضعیت جیم بالاخره به حرف اومد:
- قرصت؟مرد با آتیش زدن به سیگار دیگهای بیطاقت سرش رو به علامت تایید تکون داد، نباید تو چنین شرایطی روانی میشد.
منیجر که انگار همیشه قرصهای مرد رو به جای اون حمل میکرد بعد از درآوردن یکیشون از بستهش اون رو به جیم داد و لب زد:
- اگه این بار هم به جای آب از روش سیگار بکشی به خودم سیلی میزنم!با دیدن اینکه کارگردان بیتوجه قرص رو قورت داد و بعد به دود کردن سیگارش ادامه داد، دست راستش رو بالا آورد و با شدت مناسبی روی صورت خودش کوبید، قطعاً یه دیک هد لجباز بود.
YOU ARE READING
𝗦𝘂𝗺𝗺𝗲𝗿 𝗕𝘂𝗺𝗺𝗲𝗿 | KOOKV
Fiksi Penggemarجونگکوک جئون کارگردانی که با اسم جیم سرتاسر اسپانیا شناخته شده حتی به ذهنش هم خطور نمیکرد که با پیدا شدن سر و کلهی یه دردسر همراه با عمهی بیپروا تر از خودش باعث بشه تا کریرِ هنریِ در شرف سقوطش بیشتر از این به فاک بره! - تو هرزگی دست کمی از عمهت...