با چند قدم فاصله درست پشت سر ولیعهد موطلاییش مشغول راه رفتن بود و به سختی جلوی خودش رو میگرفت تا از درد دستش ناله نکنه. کمک به تهیونگ و استفاده زیاد از دستِ شکسته و سوختش کاری کرده بود که حالا تو ساق دستش احساس جدا شدن استخوان هاش رو داشته باشه ولی به هر حال صداش درنمیومد. از یه جایی به بعد وقتی تو اتاق شاهزاده جونگکوک بود بندی که دستش رو آویزون شده به گردنش نگه میداشت دراورده بود تا با تسلط بیشتری بتونه بدن تهیونگ رو تمیز کنه و همین فشارِ روی دستش رو بیشتر کرده بود
^ما داریم ... کجا میریم ؟
ناگهان یادش اومد که اینجا ساختمان اصلیِ اقامت شاهزاده ها نیست و الان در واقع یونگیای که مدتی تو درمانگاه قصر میموند اتاقی نداره و برای همین با گیجی پرسید و صدای آروم و سردِ یونگی جوابش رو داد
*اتاقی که برام آماده کردن
کمی که دقت کرد متوجه شد یکی از خدمهی قصر داره جلوتر ازشون حرکت میکنه و احتمالا قصد داشت اتاق جدید رو بهشون نشون بده. وقتی به اتاق جدید رسیدن دو محافظ بیرون در ایستادن و یونگی و پشت سرش جیمین وارد اون اتاق نسبتا بزرگ شدن
^حمام رو براتون آماده میکنم
با صدای آرومی گفت و به سمت جایی رفت که حدس میزد حمامِ اون اتاق باشه ولی با سوال یونگی متوقف شد
*چرا ؟
با گیجی به سمتش برگشت
^چون چند روز میشه که حمام نرفتین و ... و خب فکر کردم بهش احتیاج دارین ... ندارین ؟ اگر نمیخواین آب گرم به بدنتون بخوره تا کمی آروم بشین خب اشکالی نداره ... میتونین بعدا برین
یونگی با قدم ها آروم بهش نزدیک شد و تو فاصله یک قدمی از پسری که دوباره داشت پر حرفی میکرد ایستاد و همین برای قفل کردن زبانش و ساکت شدن کافی بود
*چرا به جونگکوک خبر دادی ؟
چشم های جیمین با این سوال گرد شدن و تازه فهمید چیکار کرده. به عنوان خدمتکار شخصیِ ولیعهد رسما بهش خیانت کرد و به یکی دیگه از شاهزاده ها خبر چینیش رو کرد. عالی شد. حالا از مقام قهرمان به خائن تزلزل رتبه پیدا میکرد و احتمالا با یک دستِ سوخته و شکسته که نشان از فداکاریش بود گردنش بخاطر خیانت زده میشد
^م.من ... ترسیده بودم ... ببرای ... برای چیز ... تهیونگ ... یعنی
وقتی دست یونگی با ملایمت زیر چونش نشست و سرش رو بلند کرد دوباره زبانش بند اومد و ترسیده و گیج به ولیعهدِ موطلاییش خیره شد
DU LIEST GERADE
Prince Against Money 🫅🏻
Fanfiction💰شاهزاده در برابر پول🫅🏻 "تو این دنیا پول حرف اول رو میزنه و هرکسی تیکه های بیشتری از این دایره های فلزیه طلایی و نقرهای داشته باشه موفق تره . اما تو این کشور لعنت شده تنها جایی که پول به مقدار زیادی پیدا میشه تو امپراطوریه کثیف پادشاه جئونه . کس...