صدای بلند موزیک توسط سونگمین قطع شد و هر کدوم از اعضا گوشهای از سالن تمرین دنس ولو شده بودن. جیسونگ سر روی پای هیونجین گذاشت و به مسخره بازی چانگبین میخندید. هیونجین از فرصتی که بهدست آورد، راضی بود و سریع سوالش رو پرسید.
"چطوری متوجه رابطهی من و چانگبین شدی؟"
جیسونگ سرش رو بلند کرد و خندهی شیطنت آمیزی روی لبش نشست.
"مطمئن باش نمیخوای بدونی""چرا؟ بگو"
جیسونگ سرجاش نشست تا فاصلهی کمتری باهاش داشته باشه.
"من دیدم هیونگ داشت برات ریمینگ انجام میداد"صورت هیونجین در ثانیه سرخ شد و با خجالت نگاهش رو به طرف دیگهای داد.
"کِی؟""سه ماه قبل... شب از استدیو برگشتم و خب در اتاق هم باز بود... هیونگ بین پاهات خم شده بود و از نالههات مشخص بود داشت چه کاری میکرد"
"تو چی کار کردی؟"
"من رفتم بیرون خب... رفتم پیش مینهو و یکم بعد برگشتم"
هیونجین اون شب رو به خوبی یادش بود، چانگبین برای اولین بار براش خورده بود و یادش هم بود از شدت لذت زیادی که دریافت میکرد، بیوقفه ناله کرده بود و روی تخت به خودش پیچیده بود تا کام بشه.
"تو از کجا چان هیونگ و مینهو رو فهمیدی؟"
"منم دیدمشون"
با یادآوری صحنهای که دیده بود دوباره خجالت کشید و سرختر از قبل شد.
"قشنگ بگو چی دیدی دیگه"
"خب مینهو هیونگ رو دیدم... دیدم که بین پاهای چان هیونگ نشسته بود و داشت دیکش رو پمپ میکرد... بعدشم بلند شد و بوسیدش"
"اوه"
پس هیونجین برخلاف چیزی که مینهو فکر میکرد، هندجاب دادنش رو هم دیده بود.
"اول فکر کردم مینهو هیونگ بهت خیانت کرده... ولی خب بعدش دیدم خبر داشتی"
"میدونی این قضیه برای خودمم عجیبه؛ ولی من چان هیونگ رو هم اندازهی مینهو دوست دارم...
و خب تو خبر نداری چان چقدر توی تخت هم کارش خوبه"هیونجین اینبار بهجای جیسونگ سرخ شد. این پسر واقعا حیا نداشت، خوابیدن با دونفر این بلا رو سرش آورده بود؟
"چه حسی داری وقتی برای دو نفر باتم میشی؟"
"خب میدونی از وقتی چان هیونگ اومده بیشتر اوقات من تاپ بودم"
"برای چان هیونگ؟"
هیونجین با حیرت زیادی پرسید، چون اصلاً فکر نمیکرد مینهو هیونگش اجازهی اینکار رو به جیسونگ بده.
"نه پابو... برای مینهو"
نگاه متعجب هیونجین روی لینو نشست، مینهو کنار چان به دیوار تکیه زده نشسته بودن و اون دوتا رو نگاه میکردن، مینهو انگار که متوجه شده بود بحثشون دربارهی چیه نیشخندی زد و حواسش رو به چان داد.
YOU ARE READING
Flight Night
Fanfictionقضیه از اونجا شروع شد که چان شب رو توی اتاق دیگهای موند... !!! اسمات خالص کاپلها: چانمینسونگ، چانگجین ژانر: زندگی واقعی، اسمات