سلام سلام~
این پارت اشاره به مواد مخدر، استفاده بدون رضایت از مواد، لمس شدن بدون اجازه و مسائل حساس دیگه داره.
اگه با این موارد مشکل دارید و یا اگه سنتون کم هست لطفا این قسمت رو نخونید! :) ⚠️~~~~~~
- افتر آور کلاب مونلایت (Moonlight )... مکان جدید هیونسوک رو میگه. همونی که میتونم ازش فوکسی بگیرم!
هر دو پسر با دقت به نوشته روی کاغذی که جین دیشب به تهیونگ داده بود خیره شده بودن. بعد از حرف جونگ کوک، سرش رو بالا آورد و پرسید:
- افتر آور چیه؟
پسر کوچیکتر لحظه ای با تعجب بهش نگاه انداخت. عادت نداشت پسر های بیست و چهار ساله ندونن افتر آور چی هست. ولی با یادآوری اینکه تهیونگ خیلی با آدم های اطرافش فرق داشت، جواب داد:
- خیلی از کلاب ها از یه ساعتی به بعد، حدود نصف شب، تبدیل میشن به یه مکان برای پارتی و مواد زدن و انواع و اقسام رابطه ها و از این کارا. به این ساعت که معمولا بعد از ساعت کاری کلاب هست میگن افتر آور.
سرش رو به نشونه فهمیدن آروم تکون داد. کاغذ رو از دست پسر قاپید و به سمت کاناپه چرخید تا راحت تر صورت خسته و کبودش رو ببینه.
بعد از اینکه دیشب بدن بیهوشش رو به خونه رسوند، تا جایی که میتونست به زخم هاش رسیدگی کرد و اجازه داد روی کاناپه چرمی تا صبح بخوابه.
تمام شب سرش تیر کشید و اگرچه به نظر میومد مقصرش پارگی پیشونیش در اثر برخورد به لبه میز بود، ولی میدونست در اصل تصاویر دلخراشی از کتک خوردن جونگ کوک که پشت سر هم توی مغزش پخش میشد دلیل بی خوابی و میگرن عذاب آوری بود که به جون جمجمهش افتاده بود.
دستش رو آروم روی گردن پسر مقابلش کشید و نفس عصبیای از دیدن قرمزی جای انگشت روی گلوش به بیرون فرستاد. لب های خشکش رو با زبون تر کرد و سوالی رو که کل دیشب ذهنش رو مشغول کرده بود پرسید:
- اون عوضی... سانگوو... کی بود؟
جونگ کوک دستش رو روی دست تهیونگ که مشغول نوازش گردنش بود قرار داد و جواب داد:
- صاحب اونجا.
اخم تهیونگ تو هم رفت.
- با تو چیکار داشت؟
ابروهای پسر کوچیکتر بالا پرید و طوری به تهیونگ زل زد که انگار ازش پرسیده بود دو به اضافه دو چند میشه.
- یعنی خودت نفهمیدی؟
جوابش میشه چهار، نابغه!
YOU ARE READING
PARASITE | TAEKOOK
Fanfiction[Parasite / انگل] "انگل یعنی مهمون ناخونده، برای زنده موندن به میزبانش نیاز داره اما باز هم ذره ذره نابودش می کنه. ما اینجا همه انگلیم، این شهر هم میزبانمونه..." • ژانر : عاشقانه/انگست/روزمره • کاپل : تهکوک