پارت چهار

72 9 1
                                    

jk
با دردی که توی تموم بدنم پیچیده بود چشامو باز کردم بدنم درد میکرد
با بغض زل زدم به خودم بدنم لخت بود ولی پانسمان بود
میخواستم بلند بشم که درد بدی تو کمرم پیچید
جیغ بلندی کشیم
در اتاق باز شد و اون آلفای بی رحم وارد شد
نگاه نگرانی بهم انداخت و گفت چیشده بیبی؟!
با بغض بهش زل زدم
توی یه اشغالی ازت متنفرم خیلی بدی
من بدنم درد میکنه ازت متنفرم
قدمی به سمتم برداشت همونطور که نگاهش میکردم کم کم چشماش قرمز شد بوی فرمون های تنباکو توی تموم اتاق پیچید
همونطور که به سمتم میومد با اعصبانیت داد زد
تو نباید از من متنفر باشی من آلفای توام
با بغض داد زدم نه تو آلفای من نیستی من قبولت نمیکنم
با سیلی که به صورتم خورد نگاهی بهش انداختم
حرفی نزدم یه لحظه نگاهش رنگ پشیمونی گرفت
با شرمندگی بهم نگاه کرد
باید از این جهنم فرار میکردم میرفتم پیش مامانم
به سمت اینه رفتم اما لحظه‌ ای چشمم خورد به
مارک گردنم با بهت نگاهی بهش انداختم
پوزخندی زد و به سمتم اومد دستشو به سمت کمرم برد دستشو انداخت دور کمرم و بوسه کنار لاله ی گوشم زد
هرچقد تلاش کردم پسش بزنم نمیشد زور اون کجا و زور من کجا؟
همونطور که بوسه ای به لاله گوشم میزد گفت
معذرت میخوام بیبی
بهت گفتم که با دیدن بدنت از خود بی خود میشم
نگاهی بهش انداختم و هیچی نگفتم منو به سمت حموم برد
همونطور که منو داخل وان میزاشت آب و باز کرد
با برخورد آب گرم به زخم و تتو هام دردم گرفت اما لذت بخش بود
______________________
V
باید از دلش در می آوردم
همونطور که به سمت فروشگاهی میرفتم
سه بسته نوتلا عروسک تدی بزرگ
لباسای نو
پیانو گیتار بوم نقاشی
موبایل نگاهم به اون پاپیا (پستونک ) خورد لعنتی تصور اون بیبی وقتی دارم پاپیا رو مک میزنه هاردم میکنه
به سمت خونه حرکت کردم
نگاهی بهش انداختم درست مثل فرشته ها
خوابیده بود باید شده به زور هم پیش خودم باید بمونه
باید
______________________________
خب خب
نظرتون راجب فیک چیه
حتی اگه یه نفر هم خوشش اومده
بهم بگه اگه کسی نمیخونه فیک و متوقف کنم

my baby.    Kapell:kookvDonde viven las historias. Descúbrelo ahora