jk
چشمامو از هم باز کردم و نگاهم افتاد به اتاقی با دکوراسیون مشکی معلوم بود اتاق اون آلفای بیریخته
ولی من که روی کاناپه خوابم برد
نگاهی به اتاق کردم و بلند شدم رفتم پایین خونه ی بزرگ و قشنگی بود
نگاهم خورد به باکس های بزرگ و قرمز رنگی که خیلی بزرگ بود
شاید یکم فوضولی بد نباشه
سریع به هزار زحمت در باکس هارو باز کردم و با دیدن پیانو.... گیتار ..... بوم نقاشی..... یه عالمه لباس و ..... با کنجکاوی نگاهی به لباسا انداختم همشون قشنگ بودن یعنی مال کی بود؟
نگاهم افتاد به یه جعبه کوچیک اون زیر درشو باز کردم و با دیدن یه پاپیا یا همون پستونک با بهت نگاهی بهش انداختم یهنی مال کی بود با بغض زل زدم به همهی اون وسایل ها یعنی همش الکی بود دیگه منو نمیخاد؟
بلند زدم زبر گریه که دستای کسی دور کمرم حلقه شد
و صدای نگران تهیونگ زیر گوشم چیشده بیبی؟
نگاهی بهم انداخت و گفت از کادو هات خوشت اومده؟
با بهت نگاهی کردم از کجا میدونست من پیانو دوست دارم؟
با بغض گفتم همه ی اینا مال منه
با لبخند گفت آره بیبی
اما اون پاپیا مال کیه؟
با لبخند گفت اونم مال توعه بیبی میدونی که خیلی دوست دارم توی این حالت ببینمت؟
هیچی نگفتم نگاهی بهم انداخت و گفت باید حرف بزنیم باشه ای گفتم و راه افتادم به سمت اتاق کارشنگاهی بهم انداخت و گفت جونگ کوک من متاسفم من کنترل خودم و از دست دادم
قول میدم دیگه کاری باهات نداشته باشم لطفا پیشم بمون قول میدم یه زندگی خوب برات بسازم
حالا که فکر میکنم بد نیست زندگیم خوب تر بشه
پس قبول میکنممیدونم خیلی کم بود اما خیلی یهویی شد
VOCÊ ESTÁ LENDO
my baby. Kapell:kookv
Açãoداستان یه امگای کوچولو و مهربون که گیر یه آلفای خطرناک و مافیا میوفته وضعیت: پایان یافته