پارت دهم (ستاره من میشی؟)

57 22 16
                                    


"ویلای یجی"
'Lisa'

برای سومین بار از مهمونی زدم بیرون و اومدم تو حیاط- اه اونجا رو ببین بالاخره پیداش شد

لیسا: آهای عوضی، تو قرار بود سه ساعت پیش بیای

رزی: کاری پیش اومد

لیسا: خب نکبت، بگو که زدی بالا و میخواستی بری پیش جیسو، که من نگرانت نشم

رزی: نه این طوری نیس ببین

لیسا: خفه شو بابا

رزی: بریم یه جای خلوت

لیسا: بیا اینجا بشینیم، داخل مهمونیه و شلوغه، خب چی شد

رزی: وقتی داشتم میومدم دنبالت ، حس کردم ماشین یه مشکلی داره و خوب حرکت نمیکنه پس زدم کنار که ببینم چی شده که یهو دو نفر موتوری وایسادن و گوشیم رو تو یه حرکت دزدیدن وقتی خواسم برم دنبالشون دیدم که با چاقو لاستیک رو پنچر کرده بودن

لیسا: لعنتیا، خودت که چیزیت نشد
از حرف رزی تعجب کردم و نگران شدم

رزی: نه خوبم

لیسا: همین؟

رزی: یه مرد اونجا بود که گفت بیا برسونمت اداره پلیس که شکایت کنی ، وقتی رسیدیم اداره پلیس فهمیدم که همه اینا نقشه همین مرده بوده و خودشه پلیسه و میخواسته منو بکشونه اونجا

لیسا: ها؟ تازگیا پلیسا روانی شدن

*فلش بک اداره پلیس*

'Rose'

توی یه اتاق نشستم و بنظر نمیرسید که قرار باشه شکایت کنم، چون بیشتر شبیه اتاق بازجویی بود و هیچ کس توش نبود که یهو در باز شد و همون مردی که منو رسوند اومد تو و پلیسایی که دم در بودن بهش ادای احترام کردن و رفتن

رزی: اینجا چه خبره

مرد: متاسفم رزی عزیز که مجبور شدم اینجوری بیارمت اینجا

رزی: منو از کجا میشناسید

مرد: من نقشه سرقت موبایل رو کشیدم که افراد جانگ یا هر کس دیگه ایی که مراقبته متوجه اومدنت به اینجا نشن ، در ضمن ببخشید اون افراد دست و پا چلفتیم گوشیت رو شکستن ولی من خسارتشو میدم هرچی که باشه

رزی: شما کی هستین؟

مرد: اسمم کیم سو هیون، من همکار و زیر دست پدرت بودم

مرد: اسمم کیم سو هیون، من همکار و زیر دست پدرت بودم

Oops! Ang larawang ito ay hindi sumusunod sa aming mga alituntunin sa nilalaman. Upang magpatuloy sa pag-publish, subukan itong alisin o mag-upload ng bago.
Naabot mo na ang dulo ng mga na-publish na parte.

⏰ Huling update: 5 days ago ⏰

Idagdag ang kuwentong ito sa iyong Library para ma-notify tungkol sa mga bagong parte!

I fight for you [Chaesoo]Tahanan ng mga kuwento. Tumuklas ngayon