"من برات میجنگم" جیسو دختر و وارث آقای هوانگ کیم که یک تاجر ثروتمند و به ظاهر شرافتمنده و پارک رزی دختری که توی کافی شاپ کار میکنه برای به دست آوردن هزینه درمان و عمل کلیه برادر کوچیکش با دوست جیب برش لیسا مجبوره دست به یه کار خطرناک بزنه.عشق گاهی میتونه ترسناک باشه ولی تصور همه ی ما از این کلمه زیباییه مگه نه؟ لیسا و رزی میتونن زندگی راحتی داشته باشن؟ رزی میتونه پول عمل برادرشو فراهم کنه؟ خدای بزرگ یعنی تو همیشه مراقب آدمای خوبی؟ سلام به روی ماهتون دوستان امیدوارم از خوندن فیک مشترک تیم دو نفره ما لذت ببرید. لطفا با ووت و کامنت های قشنگتون بهمون انرژی بدید.
11 parts