recorder | n.h

قسمت دوم

دكمه شروع زد و منتظر موند تا دستگاه راه بيوفته

" اسم من اميلي هست ، اميلي ران ، اينو ميخوام ضبط كنم چون هيچكيو ندارم باهاش حرف بزنم ، پس تصميم گرفتم يك ضبط صوت بگيرم تا بتونم حرفاي دلمو بهش بگم ، ميدونم احمقانس و نميدونم تو كي هستي كه داري اينو گوش ميدي ، ولي توي زندگي مردم دخالت نكن، هاها شوخي كردم ، مطمئنم يه كسي هستي كه من بهش اجازه ميدم وارد اتاقم بشه ، چون هيچكي به جز نايل نميتونه وارد اتاق من بشه ، البته قبلا جسي ميتونست واردش بشه ولي از امروز ديگه حق نداره ، شايد تو الان بگي نايل كيه؟ جسي كيه ؟ خب بزار بگم .. نايل دوست پسرمه ، نه نه !! اون فرشته نجاتمه ، اگه اون وارد زندگيم نميشد تا الان مُرده بودم ، خب من يه جورايي زندگيمو مديون اونم! خب حالا جسي ! جسي يه هرزه به تمام معناس كه من توي اين چندسال نشناخته بودمش ! فكر ميكردم تنها كسي هست كه حرفامو ميشنوه ولي احمق بودم چون حرفاي منو كل دبيرستان ميدونستن!! اون زندگي منو به عنوان يك جك براي بقيه تعريف ميكرده! *صداي زنگ موبايل مياد* اوه ببخشيد نايلرم داره زنگ ميزنه ، فعلا باي...سلام عــشــ"

اشكاي روي گونشو پاك كرد و روي دكمه بعدي كليك كرد .