سلام:)
راستش طاقت نیاوردم قسمت دومونزارم.همونطورکه قبلن اشاره کردم من کلن عادم جوگیریم:دی!پس ازگذشت دوروزبانام ویادخداشروع میکنیم^^
خب...همونطورکه توی عاخرین قسمت مگیزپلنت گفتم،اون کتاب یه دنباله داره ودنباله ش همین داستانیه که شروع کردین به خوندنش(پس اگراونونخوندین اول بایداونوبخونین که معلوم بشه چی به چیه).وبازم طبق وراجی هام توی قسمت عاخرمگیزپلنت،بایدیه سری توضیحات راجب این یکی همین الان بهتون بدم.
این کتاب اسمش هست:مگی،سیاره ی من. وخب این یعنی...داستان اززبون هریه.بهتون گفته بودم که نمیتونستم همه روتوی یه کتاب جابدم والان دلیلشومیگم بهتون:ماداستان روفقط اززبون مارگارت شنیدیم وبه نظرمن،این ناعادلانه ست که ازدیدهرولدبهش نگانکنیم.دلم میخواست یکم دنیاروازنگاه هری ببینیم.گذشته ازاون،قراره اتفاقاتی بیفته که به جزاززبون هری اصلن تعریف نمیشن.
یه نکته ی دیگه که بایدبگم اینه که این داستان ازیه سال بعدازاتفاقی که توی چپتر"آخرین قطره ی بارون"افتاد شروع میشه.خب اینودرطول داستان خودتون متوجه میشدین ولی خواستم زودتربهتون بگم.
به هرحال...این مقدمه ی فری بود:)امیدوارم "مگی،سیاره ی من"روهم به اندازه ی"سیاره ی مگی"دوست داشته باشین.
باعشق.فری:)))
پ.ن:این همون عاهنگیه که گفتم شبیه مگیه:
Little do you know by:alex and sierra
حالامیتونین بگوشینش:)

YOU ARE READING
Maggy,the planet of mine(2)
Fanficمن میدونم که همه چیزوسیاه وسفیدمیبینی. پس برات یه آسمون آبی شفاف میکشم:) -آبی،تروی سیوان-