Part 26 - تیری در تاریکی

622 88 62
                                    

Song: The Hills - The weeknd

#PRFdisaster Part 26

گوشی رجی زنگ خورد:
_بله هری؟؟

هری با حالت نگرانی گفت:
"رجی.. زین.. زین پیش توئه؟"

رجی اخم کرد :
_چرا باید پیش من باشه؟

هری هوف کشید و رجی می تونست تصور کنه که الان داره دستشو می کشه لای موهاش.
_چی شده هزا؟

"بیست و چهار ساعته زین نیستش! نایل هم گوشیش رو جواب نمی ده.. خودشم که گوشیش خاموشه."
_خب حالا چرا اینقدر نگرانی؟ بچه که نیست.

هری نمی خواست چیزی در مورد داستان زین به رجی بگه.. البته نمی دونست اون خودش همه چیو می دونه. مکث کرد و دنبال کلمات می گشت تا از این سوال طفره بره.

"آمممم این روزا حالش خوب نبود گفتم شاید مریض شده.. نگران شدم."
_آها.

داستان زین مدام توی ذهن هری تکرار می شد.. کار هایی که ادگار تا حالا باهاش کرده بود. همه چی... ولی زین از نقشه اش با جیسون فقط به نایل خبر داده بود.

هری تلفن رو قطع کرد و سمت خونه نایل و زین حرکت کرد.
زنگ خونه رو زد و به محض باز شدن داد زد:

_پس شما ها کدوم گوری اید نایل؟؟؟
"هووووی چی میگی بابا صداتو بیار پایین!"

_زین کجاست؟؟
"زین؟"

هری یکم صداشو آورد پایین.
_آره زین.. زین مالیک..

"اوه! زین... آمممم. آره زین مالیک."

هری صداشو خیلی پایین آورد و تقریبا زمزمه کرد:

_آره عسلکم! زین..

و بعد داد زد:
_زود تر بگو کدوم گوریه این پدرسوخته!

"اون خونه نیست جیغ جیغو!"

_کجاست پس؟ دارم از نگرانی می میرم.
نایل یقه هری رو گرفت و پرتش کرد توی خونه.
تا درو بست هری گفت:

_هرچی هست زیر سر ادگاره مگه نه؟

نایل خشک شد و همون جوری که هری رو سمت مبل ها هل می داد، با تعجب زمزمه کرد:
"ای بر پدرت لعنت! تو اونو از کجا می شناسی؟"

_خود زین بهم گفت. حالا اینا رو ول کن.. نایل ما باید یه غلطی بکنیم.

"نه ولش کن.. خودش می دونه داره چی کار می کنه."

زین به نایل گفته بود از نقشه اش با جیسون هیچی به کسی نگه.
نایل یاد اون شب افتاد که زین اشکش رو دراورد:

(فلش بک)
زین اسلحه اش رو چک کرد و اون رو روی کمرش گذاشت.

کنار نایل که با ناراحتی نگاش می کرد نشست.
دست برادرشو توی دستاش گرفت و آب دهنشو قورت داد و سعی کرد موقع حرف زدن صداش نلرزه:

Perfect Disaster (Z.M)Where stories live. Discover now