گایز پارت قبلی یه مشکلی داشت. نصفش بالا نمیومد برام.
مجبور شدم حذفش کنم از اول بذارم.
****************************
فقط چند دقیقه آقای استایلز. اون حالش اصلا خوب نیست"هری در جواب پزشک لویی تنها به تکون دادن سرش اکتفا کرد.
احساس میکرد جو حاکم توی این ساختمون روی شونه هاش سنگینی میکنه. ریه هاش به سختی میتونستن اکسیژن لازم بدنش رو جذب کنن.
لویی گوشه اتاق چمباتمه زده بود. نزدیک تر که رفت میتونست استخون های مچ دست و شونه اشو که از زیر لباس نازک سفیدش مشخص بود رو ببینه.
بغضش داشت عمونش رو میبرید.
"لوی؟"
پسر چشم آبی به ثانیه نکشیده سرش رو بلند کرد و زل زد توی چشم های هری.
چشم های شبیه چاه بود. عمیق,خالی.
هری به خودش لرزید. تیره کمرش انگار یخ زده بود.
"لویی؟"
"من دیدم... دیدم...دیدم...دیدم"
دستاش رو دور زانوهایی که توی شکمش جمع شده بودن حلقه کرد و شروع کرد به تکون دادن خودش.
کلمه ی دیدم رو بار ها و بارها تکرار میکرد.
هری ترسیده بود. نمیدونست باید چیکار کنه. حالت های غیر طبیعی لویی باعث شد دست و پاش رو گم کنه.
محکم شونه هاش رو گرفت و سعی کرد ثابت نگه اش داره.
"لویی, لویی لطفا آرومباش. خواهش میکنم."
بین اشک هاش گفت و تمام سعی اش رو برای مهار کردن حرکات لویی انجام داد.
***
پزشک لویی لیوان آب خالی رو از هری گرفت و توی سینی روی میز گذاشت.
"حالت بهتره؟"
هری دماغش رو بالا کشید و با انگشت های اشاره اش خیسی پلک هاش رو گرفت.
"بله خانم بهترم"
"الن, الن صدام کن"
هری گوشه لب هاش رو به معنی تشکر برای صمیمیتی که داشت بینشون به وجود میومد تاب داد.
"لویی همیشه ... همینجوریه؟"
الن نفس عمیقی کشید و روی صندلی پشت میزش نشست.
"نمی خوام با توضیحات خسته کننده پزشکی حوصله ات رو سر ببرم فقط اینو بدون لویی چیزی رو دیده که خارج از حد و ظرفیتش بوده."
"خب, الان چیمیشه؟"
"اون تحت درمانه عزیزم و ما امیدواریم که حالش به زودی بهتر بشه. تحقیقات پلیس به کجا رسید؟"
" اونا برای تکمیل کردن پرونده به اظهارات لویی نیاز دارن. لویی ام که..."
ته جمله اش و با بغض خورد. الن سرش رو تکون داد.
![](https://img.wattpad.com/cover/51173971-288-k410245.jpg)
YOU ARE READING
Welcome to hell(larry stylinson)
Randomه...هری ...تو مطمئنی ؟_ _اره توماس ...مطمئن باش خونه لویی قراره برامون بهترین جای دنیا باشه ... _ ولی ...صلا می دونه که داریم میریم اونجا ؟ هری نخودی خندید و گفت : _ نه ... این یه سورپرایزه . _ قبولمون میکنه هری ؟ _ البته که قبولمون میکنه...