.21.

2.8K 452 319
                                    

زین داشت داخل مک دونالد برای خودش راه میرفت، یکم به دور و ورش نگاه کرد و یکم بیشتر راه رفت.

آه کشید وقتی که 7 نفر رو داخل صف دید.

سرش رو تکون داد و تصمیم گرفت صبر کنه تا وقتی که صف کوتاه تر بشه.

تا دستشویی یه راه درست کرد، جیب های جینش رو با دستاش پر کرد و در رو با استفاده از شونه اش باز کرد.

رفت داخل و بسوی یکی از اتاقک های خالی قدم برداشت، در رو بست و قفلش کرد.

زیپ شلواره جینش رو باز کرد و خودش رو روی توالت جا داد و شروع کرد به دستشویی کردن.

لیام بسوی دستشویی قدم برداشت و به خودش توی آینه نگاه کرد، اون شروع کرد به بلند خوندن آهنگ "One last time" از آریانا گرنده.

"one last time,I need to be the one who takes you home-"

لیام ملایم این رو خوند، بین ابرو هاش یه شیار بوجود اومد وقتی صدای یه نفر رو شنید که باهاش همخوانی میکرد و همراه با اون تموش کرد.

اخم کرد و به دور و ور نگاه کرد. صدای سیفون توالت رو شنید، یه نفر رو دید که ازش بیرون اومد.

زین سرش رو بالا آورد و چشماش خورد به تنها لیام پینی که اونجا بود. چشماش گشاد شدن، دهنش از روی تعجب باز شد.

لیام اخم بیشتری کرد و به طور عجیبی به اون نگاه کرد.

سرش رو کمی کج کرد، اون می دونست که اون آدم کیه. قبلا یه جایی دیده بودش. ولی اون نمی تونست پیداش کنه.

"هی، فاک بوی." زین سکوت بینشون رو شکست و رفت به سمت رو شویی تا دست هاش رو بشوره.

لیام نگاه کرد به اون و برای چند لحظه دستپاچه شد و بالاخره انتخاب کرد.

"زین؟" لیام پرسید.

"این منم." زین با لبخند مرموز تکرار کرد و  دست خشکش رو به آرومی برد داخل جیب پشتش.

"وایی تو شبیه... وایی." لیام گفت، اون نمی تونست حرف بزنه و چشماش رو از بدن زین جدا بکنه.

"من امیدوارم  این چیز خوبی باشه." زین با دهن بسته خندید و موهاش رو داخل بخشی از سرش تکون داد.

"این بهتر از یه چیز خوبه، من نمی تونم باور کنم تو واقعی هستی."

زین آهسته خندید و شونه هاش رو بالا برد "خب، من هستم." زین همراه با پوزخند جواب داد.

زین لباش رو لیس زد و چشماش رو به آرومی تا بدن لیام پایین برد، آب دهنش رو قورت داد.

یه بلوز مشکلی به عضله های لیام به طرز فاکی واری چسبیده بود، باعث شد زین توی خودش جیغ بزنه. زین نمی تونست کاری بکنه ولی میخواست عضله های دور بازوی لیام رو لیس بزنه و غیر از این دیکش رو هم لیس بزنه.

fuck boy | per. ✓ Where stories live. Discover now