لیام دکمه ی مشکیه پیراهنش رو درست کرد و همچنین ماله سر آستیناش رو و درستش رو عصبانی بین موهای لختش برد زمانی که دقیقا روبه روی در خونه مالیک ها بود، چیزی که قرار بود بگه رو تکرار میکرد.
"سلام، اسم من لیام پینِ، دوست پس-" لیام سرش رو عصبی اکوم داد و به خودش گفت. "نه اونا اینو میدونن!" با خودش حرف میزد و زیر لب فحش میداد.
با خودش حرف میزد و پشت سر هم میزد تو گوش خودش تا آروم بشه(مرض داری عزیزم:|)، اون یه احمقه، اون واقعا میدونست چجوری باید خوب به نظر برسه ولی این یه چیز دیگه بود دربرابر خوانواده ی زین.
قبل از اینکه به دور طلایی روبه روش ضربه بزنه، در یهویی باز شد، سعی کرد دقیقا صاف وایسه و خوب به نظر برسه برای اولین بارش، "آمم.." اون آروم گفت.
"شما لیام هستین آره، دوست پسر برادرم؟ بفرمایید." یه دختر با قد متوسط و پوست سبزه و آرایش تقریبا سنگین از لیام خواهش کرد که بیاد داخل و، بعدش خودش رفت کنار .
لیام بهش لبخند زد، اومد داخل و به اطراف خونه نگاه کرد، از آشپزخونه بوی لذیذی به بینیش برخورد کرد، یه 'هممم' از دهانش خارج شد.
"میدونم خوبه!" دنیا گفت، یه خنده ی کوچولو کرد، "زین تو اتاقشه، طبقه ی بالا آخرین اتاق سمت راست."
لیام خندید و سرش رو تکون داد، لیام به طبقه ی بالا رفت و مطمئن شد به هر اینچ ازخونه رو نگاه میکنه. زمانی که لیام داشت به طبقه بالا نگاه میکرد صدایی شنید و سریع سرش رو برگردوند.
"نمیخوای بیای به مادر شوهر آینده سلام کنی؟" تریشیا گفت، دستش رو پایین لبش گذاشت.
لیام عصبی یه خنده زد و آروم بسمت تریشیا رفت، سعی کرد عادی به نظر برسه.
تریشیا دستاش رو باز کرد وقتی لیام اومد تو بغلش و بعدشم لیام دستش رو به گردن تریشیا رسوند و یه بغل آروم داشتن.
"آههه، تو توی دنیای واقعی خوشتیپ تر به نظر میای، زین خیلی خوش شانسه که تورو داره."
لیام برای یه زمان کوتاه اپاش قرمز شد و بعدش از بغل تریشیا بعد ۱۵ ثانیه دراومد. لیام ادامه داد. "از دیدنتون خوشبختم."
"منم همینطور عزیزم، اسمم تریشیاست ولی من ترجیح میدم مامان صدام کنی." تریشیا چشمم زد و کمر لیام رو دست کوتاهی کشید، یه بوسه ی شیرین رو گونه هاش گذاشت قبل از اینکه یه لبخند بزنه و بسمت آشپزخونه بره دوباره ، و لیام رو تنها بزاره.
"لیام، عزیزم؟" زین پرسید، از پله ها پایین رفت و دستش رو به کمر لیام رسوند وقتی که صورتشون سمت لیام برد.
YOU ARE READING
fuck boy | per. ✓
Fanfictionfakeliampayne : عکس لختی ؟ niazkilam : راستش برام فرقی نداره میدونید لیام بزرگترین فاک بوییـه که تا حالا دیدید. ©𝐅𝐚𝐤𝐞𝐳𝐚𝐢𝐧