.28.

1.9K 300 54
                                    

fakeliampayne: 👅می تونی بیای این طرفا؟ من دلم برای زبونت تنگ شده

niazkilam: هاااااش، من هنوز بعد از اتفاق فاکی توی پارتی یکشنبه بهوش نیومدم و الان دوشنبه اس. من حتی نمی تونم بدونم و فکر کنم که من چیکار کردم

fakeliampayne: عزیزم از اون اتفاق 3 روز میگذره

fakeliampayne: تو نمی تونی قطعا تا الان مرده باشی

fakeliampayne: و این کلماتی بودن که وقتی که تو من رو لخت روی تخت ول کردی

niazkilam: خب، من از گفتن این کلمه ها پشیمون نیستم، من خیلی سرگرم شدم!😉

fakeliampayne: آره خب این واقعا خوب بود وقتی که تو دیک من رو ساک زدی، تو خیلی بهت خوش گذشت مگه نه؟;)

niazkilam: خب.. منظورم اینه که..

fakeliampayne: و اون جوابش بله هست ;)

niazkilam: من نمی خوام اینو انکار کنم و تو یه دیک عالی داری، پس بیا رو راست باشیم. آره، بهم خوش گذشت😝

fakeliampayne: من می دونستم، حالا میای پیشم؟

niazkilam: نه، من امروز آزمون دارم

fakeliampayne: پس فردا چی؟

niazkilam: پس ما همدیگه رو می بینیم، فقط اگه اذیتم نکنی و هی نپرسی میای اونجا😑

fakeliampayne: مشکلی نیست😌

اینم چپتر زیام. خودتون رو کشتین از بس گفتین چپتر قبلی لری بود پس زیامش کو؟! :/
اینم زیام! میگم اگه دوس دارین نظر راجب ترجمه و این چیزا بگید. خوشحال میشم😄
وقتی چهار روز دیگه لی میشه 24 سالش😛
فرض کنین، این تدی بر کوچولو بشه 24 سالش*.* عزیزمممم عععااااارررر!
اگر با لی دوست بودید برای تولدش براش چی میگرفتین؟!
من زینو بسته بندی میکردم بهش میدادم😐
معلومه میخواستم بگم زیام ایز ریل!؟

fuck boy | per. ✓ Where stories live. Discover now