طوفان اومد و دل کشتی لرزید کشتی دیونه وار به این طرف و اون طرف میرفت
ŞİMDİ OKUDUĞUN
Chain And Anchor
Kısa Hikaye"لنگر و زنجیر سختی های زیادیو پشت سرشون گذاشته بودن کشتی بدن خستشو روی ساحل دراز کرد لنگر از کشتی آزاد شد و روی شنای ته دریا خودشو جا کرد زنجیر دست لنگرو گرفت و اونا در آرامش موندن نه موج ترسناکی اومد نه سونامی" به چیزی که نوشته بود خیره شد "پایان...
14
طوفان اومد و دل کشتی لرزید کشتی دیونه وار به این طرف و اون طرف میرفت