د.ا.ن ليام
وات د فاک اين افتاب لعنتي ديگه چي ميگه
ارنجمو روي چشمم گذاشتم و خواستم به ادامه خوابم برسم ولي با ياد اوردن تاريخ پرواز مامان از جام پريدم
ساعت يازده بود و با کاغذ کوچيک روي ميزم فهميدم که رفته
پوفي از بي حواسيم کشيدم و از جام بلند شدم
امروز کار خاصي نداشتم براي همين قرار بود کل روز رو خونه باشم
دستمو لايه موهام بردم و حس کردم کمي چرب شدن
هواي لعنتي جوري بود که هر روز بايد برم حمومبه در حموم نگاه کردم ولي حوصلم نگرفت
مگه فيلمه که ادم حوصله داشته باشه اول صبح بعد خواب بره حمومبدنمو کمي کشيدمو از پله ها رفتم پايين
روي يخچال بازم کاغذ بود ولي بهشون اهميت ندادم و براي خودم تخم مرغ رو از يخچال بيرون اوردم و يه صبحونه حسابي خوردم
تلوزيون رو روشن کردم و بعد کمي بالا پايين کردن بالاخره يه فيلم به دلم نشست
تقريبا اخراي فيلم بود و من حس کردم که صدايي از اتاقم شنيدم ولي با فکر اينکه از فيلم بود بيخيالش شدم ولي وقتي فيلم تموم شد و داشتن کست رو با صداي ملايمي نشون ميدادن دوباره همون صدارو شنيدمصداي بازو بسته شدن در ربطي به اهنگ درحال پخش نداره
از توي اشپزخونه چاقوي بزرگي گرفتم و اروم اروم سمت اتاق رفتم
اگه يه دزد باشه يعني اينکه ديوونس اين ساعت روز ؟
رسيدم به در اتاقم که نيمه باز بود و اروم درو باز کردم ولي هيچ کس نبود
کل خونرو گشتم ولي فقط به اين نتيجه رسيدم که توهم زدم
تقريبا هوا تاريک شده بود و من داشتم تو خونه ميچرخيدم و کاري براي انجام دادن نداشتم
نيم ساعت پيش مامان زنگ زده بود و گفته بود که رسيده و توي هتلشه و کلي از بدي هاي هتل و حتي موهاي توي حموم گفت و حالم رو بد کرد
ياد خودم افتادم که حموم لازمم پس رفتم توي اتاقم تا دوش بگيرم
اتاقم تاريک بود و برقو روشن کردم بعد لباسام رو از توي کشوم برداشتم و روي تخت انداختم لباس هاي کثيفمم جلوي در کندم
خب هميشه بايد کارايي که نميشه در بود مامانا کرد رو در نبودشون بکنيم تا عقده هامون خالي شهرفتم توي حموم و اب گرم رو باز کردم
هوم ارومي به خاطر لذت کشيدم و شروع کردم به شستن سرمدوبار سرم رو شسته بودم و براي اخرين بار داشتم توي دستم شامپو ميريختم که توي تاريکي مطلق فرو رفتم
قلبم داشت از جا کنده ميشد
برق رفته بود ؟
درسته که يه پسرم ولي کدوم خري توي اين موقعيت نميترسه ؟
YOU ARE READING
choose one of US (ziam)
Fanfictionصوفي :يک کدوممون رو انتخاب کن زين ز:التماستون ميکنم , منو تو اين وضعيت نزارين ليام:متاسفم زين ولي بايد بين منو اون انتخاب کني خدايا اخه من چطور انتخاب کنم تنها عشق زندگيم زنده بمونه يا فرشته اي که مثل مادرمه