د.ا.ن شخص سوم
توي دل هردو يه حس خاصي موج ميزد
کي گفته ليام از لمس زين کمي معذب نميشه و هيچ حس خاصي نداره
اينبار فرق داره ايندفعه مثل دفعاتي که افراد ديگرو به راحتي لمس ميکرد نيست
ولي ليام حتي الان با خودشم درگيره و هردفعه که درباره همين موضوع فکر ميکنه زيني که لال شده رو بيشتر به خودش فشار ميده تا به خودش ثابت شه حسش مثل قبله و بدون معذب شدن زينو لمس ميکنه
ليام فکراي زيادي توي سرش براي اين يه هفته داشت
يه هفته اي که جبران تمام تنهاييا و خوش نگذروني هاي زينه
ليام دوتا پسر رو ديد که دوچرخه هاشون رو دم در سوپر مارکت بي قفل گذاشتن و خودشون داخل سوپر درحال حساب کردن خريداشونن
يهو ايستاد و باعث شد زينم ايست کنه و با چشماي کيوتش که توش تعجب موج ميزنه نگاه کنه
دوتا دستشو حالا روي دوش پسر کوچيک تر گذاشت و اونو سمت خودش برگردوند
حالا صورتاشون رو به روي هم بودلي, خوب گوش کن زين , ميدويي و سوار دوچرخه سبزه ميشي و با تمام سرعت پا ميزني و تا وقتي نگفتم واينميستي , فهميدي ؟
ز, يعني ميخواي دوچرخه هاشونو بدزدي ؟
لي, هيع , نه زين , اين چه حرفيه ,فقط قرض ميگيريم و بعدش پس ميديم
ليام با کمي شوخي گفت ولي زين هنوز ترديد داشت
لي, زين اگه بخواي اينطور کني يعني زير قولت زدي و منم پس بيشتر از يه هف....
ز, باشه بريم
زين از ترس اينکه يه.هفته بيشتر بشه صوفي کاري با ليام نکنه تند گفت و خواست راه بيوفته ولي خبر نداشت ليام چقد با اين کارش ناراحت شد
اون غير عمد به ليام گفت که فقط اين يه هفترو تحمل ميکنتش و بيشتر از اين نميخواد با ليام وقت بگزرونه
يه حس بدي مثل پس زده شده کل وجود ليامو گرفت و اينکه اين اولين بار بود که پس زده شده بود کنار اومدن رو براي ليام سخت تر کرده بودولي ليام مطمئن بود زين بعد اين يه هفته تبديل ميشه به رفيق صميميش
پس اخماشو باز کرد و قبل از اينکه دوچرخه سوارا بيان بيرون دويد سمت دوچرخه طوسي و سوارش شد اولين رکابو زد و ديد ک زينم سوار شدهصاحاب دوچرخه ها سريع اومدن بيرون و کمي دويدن پشتشون و دادو بيداد کودن ولي نتونستن به پسرا برسن و فقط يه عذرخواهي از زين دريافت کردن و يه تشکر از ليام که اعصابشونو بيشتر بهم ريخت
لي, تند پا بزن زين , تند
ليام به خاطر اينکه صداش به زين که ازش عقب تر بود برسه داد زدو گفت
YOU ARE READING
choose one of US (ziam)
Fanfictionصوفي :يک کدوممون رو انتخاب کن زين ز:التماستون ميکنم , منو تو اين وضعيت نزارين ليام:متاسفم زين ولي بايد بين منو اون انتخاب کني خدايا اخه من چطور انتخاب کنم تنها عشق زندگيم زنده بمونه يا فرشته اي که مثل مادرمه