Face Off (Season 2) | Complete

Part 11

Couple: Boy X Girl, KookJin

Part 11

جونگکوک نفس زنان اسلحه رو سمت کوانگسو نگه داشته بودو با قدم های لرزون نزدیک تر میشد..

هیونا با شنیدن صدای جونگکوک چشماشو محکم بستو لعنتی به کوانگسو فرستاد، میدونست بالاخره این اتفاق میافته و تلاشش برای تغییر رای جونگکوک ناموفق بود..

کوانگسو پوزخندی زدو با لبخندی به عقب برگشت..بالاخره بعد سه سال دوباره به چشمای هم خیره شده بودن:" واو..افسر ارشد جئون جونگکوک..دیدار دوبارت چقدر لذت بخشه..زودتر از این منتظر بودم تا از سنگرت بیرون بیای..

هیونا با ترس به سمت جونگکوک برگشت که کوانگسو همون لحظه دستشو دور گردن هیونا انداختو چفت بدنش کرد..

جونگکوک دندوناشو محکم بهم فشار میدادو لرزشو درد سرشو کنترل میکرد تا کاری که به ضررشونه انجام نده..

" دستتو از روش برداررررو بالا ببر...آشغال عوضیییی "

کوانگسو دوباره نیشخند زدو یک دستشو برخلاف گفته جونگکوک داخل جیب پالتوی سیاه بلندش کرد:" هنوزم همون تخم سگی..همون قدر به ظاهر جسور و موظف به کارو قوانین..

جونگکوک قدم دیگه ای برداشتو نیم نگاهی به چشمای نمناک هیونا انداخت..نگاه مضطرب هیونا التماسش میکرد تا آروم باشه..

جونگکوک با درد شدید سرش لحظه ی کوتاهی چشماشو بستو نفس زنان دوباره باز نگه داشت..چشماش تار می دیدو حالت تهوع داشت..نه...الان وقتش نبود..

دستشو به سختی سمت کمرش بردو دکمه ی اتصال به آگاهی رو فشار داد تا درخواست نیرو کنه اما با حرکت جونگکوک تعداد زیادی مرد سیاه پوشو آماده به شلیک از کارخونه های مخروبه ی اطراف سمت جونگکوک دویدن و دایره وار جونگکوکو محاصره کردن..

رنگ صورت هیونا و جونگکوک به وضوح پریده بود..جونگکوک نگاه نگرانی به هیونا انداخت...اینجا آخر خط بود؟...هیونا چشمای گریونشو از نگاه مظلوم جونگکوک برنمی‌داشت...چرا این عذاب تمومی نداشت..چرا این کابوس اینقدر طولانی و شکنجه گر بود...

کوانگسو دستشو از گردن هیونا برداشتو با قهقهه ای اینبار دور بدن خمیده و شکست خورده جونگکوک چرخید :" فکر کردی اینقدر احمقم..فک کردی فقط خودت عاشقی؟..

جونگکوک حال خوبی نداشت...هرلحظه ممکن بود بخاطر درد سرو قلبش روی زمین بیافته..عرق سردی روی صورتو شقیقه هاش نشسته بود که از چشم کوانگسو دور نموند..

هیونا با صداي لرزونی التماس کرد:" من میخواستم کمکت کنم..نمیدونستم دنبال منه...از هیچی خبر نداشت گفتم که بهم مشکوکه..