Part 24

703 89 54
                                    

Writer: MKookie
‏Couple: Boy X Girl, KookJin, YoonMin

Part 24

جونگکوک به آرومی دستای لرزون هیونا رو گرفت و روی تخت نشوند.. شرمندگی چشمای هیونا اجازه نمی‌داد تا سرش رو بلند کنه..
دستای جونگکوک دور صورت هیونا قرار گرفتو مجبورش کرد تا نگاهی به چهره ی غمگینش بیاندازه..
چشمای مظلوم جونگکوک زیر نور چراغ می‌درخشید.. صورتش خیس شده بودو مثل خودش بغض داشت..
جونگکوک لبخند مهربونی زد و با صدای آرومی گفت :" من... فقط میخوام..یه چیزی رو بدونی هیونا.. اینکه.. هر اتفاقی اگه افتاد.. هر اتفاقی... فقط برای نجات جون توعه... چون..
چطور باید از احساس درونش حرف می‌زد؟..اصلا لیاقت گفتن دوباره ی کلمه ی دوستت دارم رو داشت.. این دختر خیلی عذاب کشیده بود.. حتی تصورش هم سخت بود.. شاید با گفتن این حرفا احساساتش رو به بازی می‌گرفت.. هیونا دیگه مثل قبل دوستش نداشت..بعد از اون اتفاقا.. نمیتونست که دوستش داشته باشه..
هیونا به نرمی انگشتای کشیده ی جونگکوک رو که روی صورتش بود لمس کرد... منتظر ادامه حرفاش بود.. چرا طوری نگاهش میکرد که انگار این آخرین دیدارشونه.. غم بدی روی قلبش نشست و گفت:" چون احساس عذاب وجدان داری؟.. چون میخوای گذشته رو جبران کنی؟...ولی تو که کاری نکردی... کسی که باید جبران کنه منم نه تو.. پس لطفا... خودتو عذاب نده.. زندگی من همیشه همینطوری بوده و چیزی عوض نشده که تعجب کنم... فقط وقتی با تو بودم.. از دنیای واقعیم دور میشدم..
دستای جونگکوک با ناامیدی جدا شد.. کاش میتونست حرف دلش رو بزنه.. ولی دیر بود...
هیونا با لبخندی از روی تخت بلند شدو زیر پتو رفت..جونگکوک همچنان لبه ی تخت نشسته بود.. قلبش در عذاب بود..
چند دقیقه ای در سکوت گذشت...هیونا نگاهی به جونگکوک انداخت.. هنوز بی صدا لبه ی تخت نشسته بود...شاید از خوابیدن کنارش عذاب میکشید.. پتو رو از روی سرش کنار کشید نشست...به آرومی گفت:" اگه.. با اینجا خوابیدن مشکل داری میتونم...
حرفش تموم نشده بود که لبای جونگکوک به سرعت به لباش چسبید.. هیونا با تعجب به چهره ی اخم کرده و پریشون جونگکوک که چند سانتی صورتش بود خیره شد.. ‌ چیزی که روی لباش حس میکرد واقعی بود؟...جونگکوک بی مهابا لبای هیونا رو می‌بوسیدو حتی متوجه نشده بود که همراهیش نمیکنه..
اشکای هیونا یکی پس از دیگری روی صورتش جا خوش کرد و به آرومی دستش رو دور گردن جونگکوک انداختو با اشتیاق همراه شد..
جونگکوک با یک حرکت هیونا رو به آغوش کشیدو روی پاهاش نشوند..
چقدر تشنه ی لبهای هم بودن.. جونگکوک اینقدر وحشیانه می‌بوسید که توجهی به ناله های هیونا نداشت...نفس هیونا کم اومده بودو کنترلش سخت شده بود.. فشاری به شونه ی جونگکوک آورد ولی متوجه نشد.. اینبار با قدرت پسش زدو نفس عمیقی کشید...
جونگکوک خجالت زده به چهره ی بی رنگ هیونا خیره شد.. چیکار کرده بود.. چرا اینقدر وحشی شده بود و کنترلی نداشت.. لباش رو به آرومی گزيدو دستش رو زیر چونه هیونا گذاشت :" اذیتت کردم؟..
هیونا سریعا نگاهی به چهره ی اخم آلودو شرمگین جونگکوک انداخت و با لبخندی ادامه داد :" نه..من خوبم... فقط انتظارش رو نداشتم...
جونگکوک با لبخندی دوباره نزدیک شدو اینبار ملایم تر بوسید..
بوسه ی قبلی از روی دلتنگی بودو کنترلی روی رفتارش نداشت.. اما اینبار عاشقانه تر میچشید و هربار متوجه میشد که چقدر عاشقه و دل کندن از موجود ظریفی که روی پاهاش نشسته مرگ باره..
هیونا حس پرواز بی انتهایی داشت که با هر بار لمس لبهای جونگکوک قلبش دیوانه وار به سینه اش می‌کوبید.. تمام قدرتش رو جمع میکرد تا بخاطر ضعیف شدن بدنش در مقابل علاقه و اشتیاق جونگکوک کم نیاره...
دستای جونگکوک بدن لطیف هیونا رو به نرمی لمس کردو زیر بلوزش خزید..بی اختیار به لمس کردن ادامه داد که هیونا لحظه ای لرزید..نباید بیشتر از این ادامه پیدا می‌کرد.. بی اختیار لبهاش جدا شدو دست جونگکوک رو نگه داشت..
جونگکوک شرمنده نگاهی کردو دستش رو بیرون آورد.. هیونا مثل خرگوشی روی زانوهاش می‌لرزید..لرزش بدنش باعث شد تا از کارش پشیمون شه.. هیونا خاطره ی خوبی از آخرین نزدیکشون بهم نداشت.. تجربه ی وحشتناک تجاوز رو دوباره براش تداعی کرده بود:" ببخشید..دست خودم نبود.. آروم باش..
سرش رو روی شونه اش گذاشت و موهاش رو به آرومی نوازش کرد..
بدن ظریفی که در آغوشش بود اینقدر ضعیف شده بود که با کمی تغییر و فشار به راحتی میشکست.. به خودش لعنتی فرستاد که چطور نتونسته بود ازش مراقبت کنه.. هیونا برای فرار از درد کشیدن به آغوشش پناه آورده بود اما اون با بی رحمی به دردهاش اضافه کرده بود.. بوسه های پی در پی به پیشونی و موهای سرش زد..
هیونا دستای گره زده اش رو از کمر جونگکوک جدا نمیکرد.. به آرامشی رسیده بود که تا آخر عمر میتونست در اون مکان امن زندگی کنه..
..........

Face Off (Season 2) | Complete Tempat cerita menjadi hidup. Temukan sekarang