6-Art Academy

532 113 153
                                    

[آکادمی هنر]

[پنج سال بعد]

/Art Academy-Kensington,London/

-نه آنا...اینطوری نه...چی بهت گفته بودم؟ اول باید خط های اولیه رو بکشی.

زین رو به دختر سر به هوای روبروش گفت.

سالها گذشت.زین دیگه مثل پنج سال پیش،یه دانشجوی ساده نبود. هر روز و هر روز از صبح تا شب کلاس داشت.با هر جور آدمی،بچهای کوچولو،نوجوونا، پسر و دخترای جوون، و حتی افراد بزرگسال.

درسته، زین مالیک همون پسرِ دو رگه ی دانشجوی رویال کالج،حالا آرتیست بزرگی بود که مردم براش صف میکشیدن و براشون حتی یک دقیقه هم وقت نداشت.همون پسر،حالا آرتیستی بود که هر جای شهر میرفتی اثری ازش دیده میشد. کسی که سر طرحاش دعوا بود.

.
.
.
با قدم های شمرده،حیاط آکادمی رو طی کرد.
"آکادمی و گالری هنری زین مالیک و هری استایلز"

یه ساختمون با معماری هنری و خاص، با حیاط تقریبا بزرگی جلوش، سرشار از باغچه های گل رز و درختای سر به فلک کشیده. مثل یه باغِ کوچولو.

بعد طی کردن پله هایی که به ساختمون اصلی منتهی میشدن،راهرو بود و بعدشم میز منشی و کلاس.

ل-ببخشید خانم هیل...آقای مالیک هستن؟

صدای زینی که تو کلاس در حال تدریس بود شنیده می شد. منشی با چشم به در کلاس اشاره کرد.

-داخل هستن. ۱۵ دقیقه دیگه کلاسشون تموم میشه.

همه کارکنان آکادمی با لیام آشنای آشنا بودن. لیام کسی بود که هر روز به یک دلیل به آکادمی میومدو ساعتها منتظر تموم شدن کلاسهای زین میموند. همچین چیزی عجیب بود و میشل -منشی زین- از زین درباره لیام پرسیده بود.چون بهش شک کرده بود با اینکه حالا لیام پیانیست شناخته شده ای بود. زین فقط گفته بود که میشناستش، و به میشل گفته بود به لیام گیر نده حتی اگه هر روز بی دلیل اینجا بود.لیام بهونه های مختلف سر هم میکرد اما دلیل اصلی فقط چند دقیقه ملاقات زین بود. زین مشکلی نداشت ولی دردسرش رو به جون نمیخرید.

لیام هر وقت به آکادمی میومد،درحالی که برای زین انتظار میکشید، کل آکادمی رو گشت میزد.

دیوارایی با طرحای عجیب و غریب. تابلوهای کشیده شده توسط زین و هری تمام دیوار هارو پوشونده بود. تابلو های خیلی خیلی بزرگ چند متری و چند تا معمولی. سقف بلند کلیسایی که سقف هم توسط زین و هری نقاشی شده بود.
یک اتاق بزرگ و مخصوص بود که تمام وسایل نقاشی مورد نیازشون توش نگه داشته میشد. و کلاس های درس، که بازهم فضایی هنری و طراحی شده داشتن.

ساختمون آکادمی، یه ساختموم یک طبقه بود ولی مثل یه قصر زیبا!

در واقع طراحی تمام ساختمون،چه نمای داخلی چه نمای بیرونیش با زین و هری بوده.

Artist.Where stories live. Discover now