33-It's not you,Liam.

242 52 169
                                    

[این تو نیستی،لیام.]

[روزنوشت:]

[دلم تنگ شده سنگدل . .
باور کن هزار سال هم بگذره ، هزار سال هم دوری کنی ؛ من هرشب قبل از خواب با خودم میگم شاید همین فردا بیای در خونه درحالی که یه بافت پاییزی پوشیدی، زنگ در رو بزنی و منو از چهار دیواری خفقان اتاقم بکشونی بیرون، ببری تموم اون تابلوهای شاهکارتو دونه به دونه بهم نشون بدی منم که هیچیِ هیچی ازشون نمیفهمم،مثل احمقا سر تکون بدم،
یا که ساعتها مجبور باشم روبروت بشینم،چون تو میخوای چهره منو نقاشی کنی!
و من عاشق این اجبارم.

لعنت بر من که میدونم برنمیگردی ، اما در ذهنم آینده‌ای رو ترسیم میکنم که در جوابِ لبخندم تو هم میخندی !
نه تنها من ؛ بلکه تمام من ! از مغز تا قلب گرفته و چشم تا لب انتظار امدنت رو میکشیم . ]
Louis.

.
.
.

تموم راه،عجله داشت و خوشحال بود،از طرفی نگران؛
چون ممکن بود حالا بره و هری رو برده باشن،یا به زودی سراغش بیان.

وقتی از ماشین پیاده شد،دوید و زنگ رو زد. جوابی نگرفت،

اولین زنگ،دومین زنگ،سومی،چهارمی...بازهم جوابی نگرفت.

درسته،چیزی که ازش میترسید اتفاق افتاده بود و امیدش به یکباره به ناامیدی مبدل شد.

پشت به در،روی پله ها نشست.

سوال ها توی ذهنش مثل طنابی گره خورده بودن و هر لحظه نگرانیش شدت میگرفت که نکنه اتفاقی برای هری بیوفته. اما با وجود لیام،خیالش راحت بود. با اینکه به متنفر بودن از لیام تظاهر میکرد،گوشه دلش گرم بود که یه نفر هواش رو داره.

راضی و خیالش راحت بود از اینکه دیروز همه چیزو به هری گفته و حالا امیدوار بود هری به اونها عمل کرده باشه و جلوی لیام به لکنت نیوفتاده باشه.

برای اینکه خودشو سرگرم کاری کرده باشه و فقط ساعت بگذرونه،به آکادمی رفت.

کنار بچها،مشغول تابلوی نیمه کاره اش شد‌. دست کم سه،چهار بار باید صداش میزدن تا بهشون توجه کنه،استاد زین انگار به هوش نبود.

حواسش به همه چیز بود،جز بومِ مقابلش.بخاطر همین،رنگ هارو جای اشتباهی میزد‌.

چنین حالتی،زیاد پیش نمیومد،یعنی اگه زین میخواست نقاشی بکشه،تمام حواسش،روح،جسم و ذهنش رو به تابلوی مقابلش میداد و به هیچ چیز فکر نمیکرد جز نقاشی.اما جدیداً گاهی پیش میومد که حتی ندونه واقعا داره چی نقاشی میکنه.

بهتر بود دست از نقاشی بکشه قبل اینکه گند زده بشه به بقیه طرحش.

نگاهش توی کلاس چرخید و روی پیانوی گوشه کلاس،ثابت موند.

Artist.Where stories live. Discover now