"سلام هری"
"پس نمردم... یا شاید تو هم مردی!"
سرمو تکون دادم و پرستار رو صدا کردم تا بیاد، اخه تازه به هوش اومده بود.پرستار بعد از چک کردن وضعیتش گفت که میتونه مرخص بشه و حالش خوبه. از بیمارستان اوردمش بیرون و تو ماشین نشوندمش. اون سکوت کرده بود پس من یه آهنگ گذاشتم، آهنگی که میدونستم خیلی دوست داره.
آهنگ پخش شد و هری برگشت و نگاهشو از شیشه گرفت و بهم لبخند زد. خدایا چرا این فرشته رو انقدر تو سختی قرار میدی!شروع کرد به خوندن:"
هدیه من آهنگمه، و این برای توعه
و تو میتونی به همه بگی که این آهنگ توئه
این ممکنه تا حدودی ساده باشه اما الان کامل شده
من امیدوارم برات اهمیتی نداشته باشهمن امیدوارم برات اهمیتی نداشته باشه که تو کلمات کم آوردم"
اون صدای لعنتیش آهنگو مال خودش کرده بود. انگار خواننده اصلی اون بود نه التون جان....
"اما زمانیکه این آهنگو برات نوشتم خورشید تا حدی باهام مهربون بود
به خاطر آدمایی مثل توئه که زحمت نوشتن این آهنگ رو به خودم دادم
بنابراین منو ببخش که فراموش کردم اما این چیزایی که انجام میدممیبینی که فراموش کردم اینها سبز هستند یا آبی
به هرحال مهم اون چیزیه که من واقعا منظورمه
چشمای تو، شیرینترین چشمایی هست که تا حالا دیدم
و تو میتونی به همه بگی که این آهنگ توئه"بهم نگاه میکرد و میخوند. فقط خدا میدونه که چقدر استرس گرفته بودم. مثل بچه دبیرستانی ها...
تا راه خونه هیچی نگفت فقط لبخند زد.
____________________سلاممممم🤩
من نت نداشتم وگرنه زودتر آپ میکردم و اینکه ببخشید این پارت یکم کوتاه بود و بیشترش هم متن آهنگ...😊
اسم آهنگ: Your Song- Elton John
YOU ARE READING
Empty Ghost {L.S} <Compeleted>
Fanfictionمن روحم یه روح خالی... ای کاش هیچوقت وارد این بازی نشده بودم... هنوز تو یه نونوایی کار میکردم... ای کاش میتونستم دوباره ببینمش، ببینمش وقتی بهم نگاه میکنه و لبخند میزنه... من تو این دنیای کثیف که پر از رنگای سبز و آبیه گم شدم... آلیس من فکر میکردم...