.
.
.
.
.
.
.زین از جاش پرید
:وات د هل لویی , این چه نظریه ی مسخره ایه!:اما این کار میکنه , مگه نه نایل ?
نایل نگاهی به زین که اخمش میگفت "تو اینو قبول نمیکنی "
و
نگاهی به لویی که یه لبخند با مفهوم "جرات داری نظریه امو رد کن داشت" انداختنایل لبخندی زد , اب دهنشو قورت داد
:خب , عااام ممممننننن یه سوال دارمل:بگو
:چرا این نظریه رو دادی?
:پارسال غرفه ای که برنده شد غرفه ی شو می یور بادی بود , سال قبلش غرفه ی سیکس پک ها .... گرفتین?
لویی نگاهی به اون دو نفر که مثل لبخند ژوکوند فقط خیره شده بودن کرد
:آهههه باشه , همه چیز به بدن مربوطه , همه عاشق چیزای جنسی هستن , حتی ایده ی " قسمتی از بدنتو نشون بده و بقیه حدس بزنن اون کیه " چند سال قبل برنده شد ,بینگووووو
نایل دستشو بالا برد
ن:اوکی عایم عاپ فور ایتزین چشماشو چرخوند و همه نفس حبس شده اشو بیرون داد
:اخه بوسیدن? این جواب نمیده ,این مسخ.... آه ....باشه , ولی لطفا اسم منو تو لیست مخترعین این انقلاب بزرگ نزناز جاش بلند شد
ل:کجا?
ز:لباسامون
ل:هی مگه اون ماشینه که انقدر سریع سه تا بدوزه?
ز: بلطف استایلز , ما سه تا خیاط داریم که لباسارو تا الان دوختن , من رفتم
زین از اتاق بیرون رفت و نایل خودشو رو صندلی ولو کرد
:ما باید یه جای خوب تو سالن جور کنیم لویی:تو منو چی فرض کردی , دیروز با اقای هنریکس حرف زدیم , اون بروشور رو بردار , لوکیشن ما اون محدوده ی قرمز تو نقشه اس , کنار گروه هپلوتیک , همون سیکس پکیا
ن:اوه خدای من , ما امگاییم لویی , حتی مارک هم نداریم , اونا مارو میخورن
:کویین عاف دراما? کاماااان , اونجا قراره هزاران نفر جمع بشن , کسی تورو گاز نمیگیره
:لباسا ...اوم اونا چه شکلی ان?
:خب , یه پیراهن فرانسوی با ساسپندر مشکی و شلوارک مشکی
:آمممم , خوبه , ولی چرا باید بقیه برای بوسیدن بهمون پول بدن?
:چون ما قراره بهترینای مدرسه رو بذاریم تو صف
:اونا قبول نمیکنن
:حتی وقتی استایلزا قراره بیان ?
:اوه لویی تو فقط ظاهرا معصومی , واو تو یه شیطان توی وجودت داری
:ممنونم , فقط دوساعت دیگه وقت داریم , بهتره بریم غرفه رو مرتب کنیم
نایل سرشو تکون داد و همراه لویی مشغول جمع کردن وسایلشون شد
YOU ARE READING
WOLF
Fanfiction❌COMPLETE❌ Triplet harry edward marsel #larry تخیلی _گرگینه :Sorry baby, but you are an omega * * * :متاسفم عزیزم اما , باید قبول کنی تو یه امگا هستی . . 🌼🌹🌻🌺