چان: صبح زود بیدار شدمو کولمو انداختم دوشمو تا مدرسه دوییدم دم دره مدرسه کایو دیدم ک با یهدختره حرف میزنه
نزدیکشون شدم ک دختره بهم سالم کرد :سلام چانیول و ی لبخند قشنگ زد برگشت ب کای ی چیزی
گفتی باهام خداحافظی
کردو رفت برگشتم سمته کایوگفتم چی میگفت
کای: درمورد رقص بود در اصل همکلاسی رقصمه و اومد بهم گفت ک این هفته نمیاد
چان: هوم زود باش بریم تو چند دقیق بعد میخوایم بری م
رفتیم تو کلاس و بکهیون ندیدم نشستم رو نیمکت و کایم رفت سمت اون دختره منم منتظر بودم بک بیام
دیدمدک دستش دوره
گردنه ی پسرس ناخوداگاه اخم کردم یدفع بک یکیو صدا کرد سرمو برگردوندم ببینم کیو صدا کرده
دیدم همون دختره ک
پیشهوکایه بک: آدیییییی پس اسمش آدیه چ قشنگ مثل لبخنداش دیدم دختره برگشت سمت بک و گفت :
بله و با حرکت بعدیه بک
ن تنها دختره منم خشکم زد بک گونه اون پسرو بوسید💔 اون دختره ک آدی بودورفت سمته بکو
گوششو کشید و بک اخی
گفت: چنددبار بهت گفتم دوست پسره منو نبوس هاا بعد گوشه بکو ول کردو رفت سمته اون پسره و
دستشو کشیدو رفتن سمت
نیمکتشون بک هم هی میخندید ک نگامون بهم خورد ک خندش قطع شد و رفت سره جاش اقای بیون
معلم مورد علافه کلاسمون
اومد تو گفت امادشین میخوایم بریم کایو صدا زدمو باهم رفتیم سر اوتوبوس شدیم قرار بود ب یکی از
تفریگاه هایه سئول بریم و
ی شب بمونیم بعد ۱ ،۲ساعت رسیدیم رفتیم اونجا و کلبه های کوچیک ۲، ۳ نفره بود راهنما بهمون گفت
وایسیم تا بگه کیا باهمن شروع کرد ب خوندن چند نفری و گفت ک رسید ب ما : پارک چانیول کیم
جونگین و لی جوهیوک کلبه شماره ۵ و بیون
بکهیون لی ووهنو و مین آدیا کلبه ۶ خب میتونین برین استراحت بکنین چان: ۳نفری رفتیم سمت کلبمون
وساییلمونو جا ب جا
کردیم و کای پیشنهاد داد بریم یکم بگردیم همراه جوهیوک تا موقع نهار سرمون گرم بود موقع نهار
اومدیم کلبه و غذای هرکیو
میدادن تو کلبه باالخره نهارمونو خوردیمو یکم استراحت کردیم تا شب قرار بود دور اتیش جمع بشیم و
خوراکی بخوریمو اهنگ
بخونیم
¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
بکهیون : صبح با صدای زنگ گوشیم بیدار شدم وونهو بود جواب دادم :بله عشقم
ESTÁS LEYENDO
📚My imaginary face📚 [Chanbaek]
Fanficکاپل:چانبک❤ ژانر:مدرسه ای،رمنس، اسمات (اگه با اسمات مشکل دارین میتونین قسمت هایی که پررنگ مینویسم رو نخونین😊) محدودیت سنی:+18 نویسنده:Hani_chnj