چپتر نهم

322 98 2
                                    

.
.
.
hope u like it
.
.
.



«تونی»

"مایلز کرافتن؛ یکی از دستیارهای مورد اعتماد استیو. از وقتی به محفل ملحق شده، روی استیو کراش داشته اما استیو خبر نداره"

نگاهم رو به مرد کنار دستم دادم دادم "نمی دونه؟"

دوست استیو که هنوز اسمش رو بلد نبودم، یک رشته‌ از موهاش رو که روی صورتش ریخته بود، دور انگشتش پیچید و باهاش بازی کرد. "نه؛ اونقدر بزدله که تخم هیچکاری رو نداره. ازش خوشم نمی‌یاد، اما ویزارد خیلی خوبیه، به خاطر همین به گروه ملحق شده"

"تو هی داری بهم اطلاعات می‌دی، اما اسمت رو بهم نگفتی"

مرد با لبخند بهم نگاه کرد و دست از ور رفتن با موهاش برداشت "باکی بارنز؛ همینطور جادوگری که اگر بفهمه به استیو آسیب زدی، می‌کشتت"

با حرفی که زد، غریدم و با عصبانیت بهش نگاه کردم "فراموش نکن با کی داری حرف می‌زنی!"

اگر استیو اینجوری باهام حرف می‌زد، بهم بر نمی‌خورد و اذیت نمی‌شدم، اما وقتی دوستش به خودش اجازه می‌داد اینطوری باهم حرف بزنه، اوضاع فرق می‌کرد؛ هرچی نباشه من یک آلفا هستم! کسی که نه فقط گرگینه ها، بلکه تمام گونه‌ها باید بهش احترام بذارن.

"این فقط یک هشدار بود که بهت یادآوری کنم چقدر استیو برام مهمه؛ نمی‌خواستم بی احترامی کنم"

"هشدارت رو پیش خودت نگه دار!"

قبل از اینکه اجازه بدم جوابم رو بده، با عصبانیت سمت استیوی که داشت با خوشحالی نقشه رو مطالعه می‌کرد، رفتم.

«استیو»

"دوستت داره بهم بی احترامی می‌کنه!!"

سرم رو بلند کردم و به اون آلفای بد اخلاق زل زدم "از کی تا حالا خبرچین شدی؟"

تونی دستش رو زد به کمرش و ابروهاش رو داد بالا  "من خبرچینی نمی‌کنم! من فقط دارم بهت می‌گم از رفتارش خوشم نمی‌یاد؛ در ضمن، بیا به اینم اشاره نکنیم در حالی که فقط یک حوله تنت بود، من رو فرستاد به اتاقت!"

با یادآوری اون صحنه یه دفعه حس کردم گونه‌هام داغ شد، برای همین فورا نگاهم رو دوباره به نقشه دادم تا نفهمه. "برای اینکه برسیم به بندرگاه باید از قلمروئه چند تا گله رد بشیم." سرم رو بلند کردم و بهش نگاه کردم
"فکر می‌کنی بتونی از آلفا ها اجازه بگیری؟"

"من به اجازه نیاز ندارم؛ اون‌ها خودشون بهتر می‌دونن اگر بخوان حمله کنن، باید از تمام مردم گله‌شون استفاده کنن تا جلوم رو‌ بگیرن"

این غرور و تکبرش از روزی که دیدمش حتی یک ذره هم کم نشده بود؛ هرچند انتظار نداشتم کم بشه، و خدا می‌دونه چند وقته این اخلاق گند رو داره

THE ALPHA'S BITCH WITCHWo Geschichten leben. Entdecke jetzt