*استيون(استفن:/ ) در حال خوندن كتاب طلسم جادوهاست و همزمان داره بستني وانيلي مورد علاقه اش رو ميخوره ولي بستني نرم ميشه و ليز ميخوره و پخش زمين ميشه و سريعا اب ميشه *
*استيون فكري ميكنه و با ايده ايي كه به ذهنش ميرسه سريعا از جادوش استفاده ميكنه و بستني رو برميگردونه سر جاش و تا همينكه ميخواد ليسش بزنه متوجه حضور شنلش ميشه كه پشت ديوار ايستاده و داره نگاش ميكنه *
استيون:*به شنلش نگاه ميكنه و سعي ميكنه كه متقاعدش كنه*تو میدوني که این کاملاً تمیزه،درسته؟
شنل:؟؟؟
استيون:هي!منو قضاوت نكن!!
YOU ARE READING
fun time with avengers 1 (complete✔️)
Randomبه بوك اول فان تايم و دنياي زيبا و رنگارنگ شيپ هاي دوستداشتني خوش اومديد🙂 "اينجا لحظات خنده داري رو ميبينيد كه تو فيلم ازشون خبري نبوده😁" ❤️💛💚💙💜💗 ♥️Love Is Love ❤️ ❤️💛💚💙💜💖 and I die for ♥️Stucky♥️ ♥️Thorki♥️ ♥️Ironstrange♥️ captain ⚓️♥️...