⚡part 24⚡

973 251 401
                                    

یالله...

سلام به همگی:)
حالتون چطوره؟

آهنگی که آخر پارت قبل گذاشتم تو چنل هست و برای این پارت آهنگ take it off زین رو پیشنهاد میکنم:) کاملاً مناسب فضاست و تو چنل میذارمش.😌💦

همینجا هشدار میدم که این پارت اسمات داره. اگر کسی دوست نداره اون تیکه رو نخونه ولی داستان بعدش ادامه داره.🔞

همین دیگه. ووت و کامنت یادتون نره گوگولیا:)
_________________________

د.اد سوم شخص:

لیام پین هیچوقت تو دورترین رویاها و کابوس های خودش فکر نمیکرد یه روزی، یه جایی در حال بوسیدن زین باشه. شاید اگه یه نفر تو گذشته همچین چیزی بهش میگفت اون حسابی میخندید و بهش میگفت که یه دیوونه‌ست.

ولی حالا تو همین لحظه، تو یه کلاب تو دنیای ماگل ها، اونا ناشیانه در حال بوسیدن هم بودن. در حالی که هر دو مست بودن و میتونستن طعم الکل رو از روی لب های همدیگه بچشن.

لیام نسبت به زین هوشیارتر بود و چند شات کمتر خورده بود. حداقل بر خلاف زین ته ذهنش میتونست حس کنه چه اتفاقی در حال رخ دادنه. هرچند روند تحلیل کند بود.

زین غیر از مستی چه دلیلی برای نزدیک شدن و بوسیدنش داشت؟ به علاوه، چیزی که لیام رو نگران میکرد عواقب بعد از اینکار بود.

نکنه زین همه‌ی این کار ها رو از قصد و با نقشه‌ی قبلی انجام میداد؟ که بعدا تو مدرسه بتونه لیام رو جلوی همه بی‌آبرو کنه، یا شایدم ازش اخاذی کنه و این بوسه رو به عنوان حق‌السکوت پیش خودش نگه داره.

یا نه، شایدم هیچکدوم از اینا اهمیت نداشت و زین میخواست لیام رو قربانی یکی دیگه از رابطه ‌های یک شبه‌اش کنه.

در نتیجه‌ی تمام این فکر ها و سوال هایی که توی سرش می‌چرخید، لیام به خودش اومد، بر خلاف میل زودگذر و بدنی که الان به این بوسه احتیاج داشت، بعد از چند ثانیه لب‌هاش رو از لب های زین جدا کرد و سرش رو عقب کشید.

زین ناراضی از اینکه بوسه‌شون زود تموم شده با اخم چشم های خمارش رو باز کرد و به لیام نگاه کرد. حالا لیام بر خلاف چند لحظه پیش اخم کرده بود.

-چیکار میکنی؟
زین طلبکارانه پرسید و دوباره صورتش رو جلو برد که بوسه رو شروع کنه ولی لیام عقب تر رفت و دستش رو جلوی صورت زین گرفت. بخاطر صدای زیاد موزیک هر دو مجبور بودن با صدای بلندی حرف بزنن.

+این کار درست نیست زین! مطمئنم تو اصلا تو حال خودت نیستی. یادته ما چه وضعی تو هاگوارتز داشتیم؟
لیام با اخم گفت ولی دستش رو هنوز دور بازوی زین پیچیده بود.

-کی اهمیت میده؟ گذشته ها گذشته.
زین با بیخیالی گفت و شونه‌هاش رو بالا انداخت.

+ولی تو چرا باید یه دفعه به من نزدیک بشی و منو ببوسی؟ غیر از اینکه مستی و فقط یه فاک بادی میخوای؟

Hogwarts Mystery [L.s] [Z.M]Donde viven las historias. Descúbrelo ahora