⚡part 22⚡

952 271 632
                                    

سلاااام جینگولای من:))
حالتون چطوره؟

این پارت یه مهمون ویژه و محبوب داریم:)

فعلا همین، بقیه حرفا میره آخر پارت!

ووت و کامنت فراموش نشه:)
💙

_________________________________

د.ا.د سوم شخص:

-من الان باید با شما چیکار کنم؟
پروفسور مک‌گونگال با کلافگی پرسید و شقیقه هاش رو ماساژ داد.

چند دقیقه از زمانی که فیلچ هری، نایل، زین و شان رو به دفتر مدیریت آورده بود میگذشت. به غیر از فیلچ که تمام جریان رو تعریف کرده بود کسی تا الان حرفی نزده بود.

هری نایل و شان از شدت ترس و خجالت سرشون رو پایین انداخته بودن و حتی جرات نداشتن به قیافه‌ی پروفسور مک‌گونگال نگاه کنن.

ولی زین انگار که هیچ کاری انجام نداده و حالا هم حوصلش سر رفته با ابروهای بالا رفته اطرافش رو دید میزد.

چون هر چهار نفر هنوز از سرما میلرزیدن و لباس هاشون بخاطر گیر افتادن تو یخ خیس شده بود، یه پتوی نازک روی دوششون انداخته بودن.

-هیچکس از شما نمیخواد توضیحی در اینباره بده؟
پروفسور مک‌گونگال با لحن جدی تر و بلند تری پرسید و باعث شد اون چهار تا بچه مظلومانه بهش نگاه کنن.

+آقای فیلچ همه چیز رو توضیح دادن، ندادن؟
زین با گستاخی گفت و بقیه به خصوص هری و شان و نایل بهش چپ چپ نگاه کردن.

پروفسور مک‌گونگال با شنیدن این حرف ابروهاش رو بالا انداخت اما قبل از اینکه چیزی بگه هری شروع به حرف زدن کرد.

-باور کنید پروفسور ما قصد نداشتیم به هیچکس آسیبی برسونیم. ما فقط دنبال یه سرنخ بودیم. شما خودتون که در جریان این قضیه هستید.

+به چه قیمتی؟ چه کسی شما رو وادار کرده پیگیر این قضیه باشید وقتی توانایی مقابله باهاش رو ندارید؟ میدونید که اگر اتفاقی براتون بیفته مسئولیتش به گردن ماست؟

-ولی اتفاقی نیفتاد که!
نایل گفت.

+میتونید همیشه همینقدر خوشبینانه عمل کنید؟ شما هیچ ایده ای از اتفاقاتی که تو گذشته افتاده ندارید!

-ولی پروفسور همون‌طور که گفتید اتفاق هایی مثل این قبلا هم تو هاگوارتز وجود داشته، و دانش‌آموزا بهتر از اساتید و بزرگتر ها تونستن حلش کنن!
شان با جسارت جواب داد. باعث شد همه‌ با تعجب بهش نگاه کنن.

+معذرت میخوام چی گفتی؟!
پروفسور مک‌گونگال با لحنی که بهش برخورده بود پرسید.

-خیلی هم بیراه نمیگه مینروا!
صدای یکی از افراد تابلو باعث شد حواس بقیه پرت بشه. پروفسور مک‌گونگال سرش رو برگردوند و به تابلو نگاه کرد. صدای پیرمردی باخرد و دانا با یه عالمه ریش سفید!

Hogwarts Mystery [L.s] [Z.M]Hikayelerin yaşadığı yer. Şimdi keşfedin