جونگکوک رد نگاه تهیونگ رو دنبال کرد و با رسیدن به کیس مارک عمیق و ارغوانی رنگ جیهوپ چشم هاش رو روی هم فشار داد.
تهیونگ دستش رو روی چونه جونگکوک گذاشت و خیره به چهره اش با صدای ارومی لب زد:
_ قرار نیست دیگه هیچوقت اذیتت کنه جونگکوک، بهت قول میدم.
نگاهش رو به چشم های تهیونگ دوخت و روبروش ایستاد و خیره به چشم هاش با قطره اشکی که از گوشه چشمش روی گونه هاش ریخت لب زد:
_ بهم قول میدی؟!
_ بهت قول میدم جونگکوک.
با تموم شدن حرفش لب هاش رو سمت لب های نیمه باز پسر کوچیکتر برد و همونجور که شروع به بوسیدنش کرد و دست هاش رو مالکانه دور کمر باریکش حلقه کرد و اروم به دیوار پشت سرش تیکه اش داد.
-----------------
حرکت سر انگشت های مردونه اش که مالکانه هر قسمت از تنش رو لمس میکرد، نفس های سنگینش رو تو قفسه سینه اش زندانی کرده بود و با هر بوسه ای که روی پوست سفیدش می نشست، ناله ارومی از بین لب های نیمه بازش خارج میشد...
زانوهای سستش توان وزنش رو نداشت و برای سرپا ایستادن بدون اینکه چشم هاش رو باز کنه به دیوار چنگ زد و با ریختن اب سردی روی تنش بین لب های تهیونگ نفس عمیقی کشید.
تهیونگ پوزخندی به بیحالی جونگکوک زد و بی توجه به دوشی که اب سرد رو روی تن های گرمشون میریخت، دستش رو سمت بلوز پسر برد و تو یه حرکت از تنش بیرون کشید و با دیدن تن بلوری و سفیدش اب دهنش رو به سختی قورت داد.
زبونش رو اروم روی لب های بسته و لرزون پسر کشید و خیره به چشم های نیمه باز و خمارش، انگشت شصتش رو روی لب های جونگکوک کشید و با باز شدن سد لب هاش انگشتش رو تو دهنش فرو برد.
نفس های عمیقش تو سینه اش حبس شده بود و با هر حرکت انگشت تهیونگ روی زبونش بالا رفتن دمای بدنش رو به خوبی حس میکرد.
تهیونگ بدون اینکه برای لحظه ای نگاهش رو از چهره زیبای پسر برداره، با پاش ضربه ارومی به ساق پای جونگکوک زد و متوجه اش کرد که برای در اوردن کامل لباس هاش نیاز داره پاهاش رو بلند کنه و با حرف شنوی پسر لبخند کمرنگی زد و جونگکوک رو سمت وان برگردوند و با صدای گرفته ای لب زد:
_ به دست هات تکیه بده.
جونگکوک اب دهنش رو قورت داد و پشت به تهیونگ دست هاش رو به کناره های وان تکیه داد و با حس دست پسر بزرگتر روی ورودیش، لبش رو گاز گرفت و به سنگ سرد وان چنگ زد.
تهیونگ کمی از لوسیون مرطوب کننده ای که کنار شامپو ها بود رو به دست هاش زد و یکی از انگشت هاش رو روی ورودی پسر حرکت داد و دست دیگه اش رو روی کمرش گذاشت و کمی به پایین فشارش داد و همزمان با لمس عضو تحریک شده جونگکوک انگشتش رو واردش کرد و دستش رو در طول عضو پسر حرکت داد.
YOU ARE READING
✿∴ＢＬＯＯＭ∴✿
Fantasy#HANAHAKI 🌸 هاناهاکی : بیماری ای که اگه یه نفر یه عشق یه طرفه داشته باشه ، گلی توی ریه هاش ریشه میده و گلبرگاش بعد از مدتی کل ریه شو پر میکنن و اون فرد به طور متوالی سرفه میکنه و گلبرگارو بیرون میده. هیچ راه درمانی نداره به جز اینکه اون طرف مقابل...
