TOMRRY [L.S]

part 19

سلامممم چطورین؟؟؟لایو استریم لویی رو دیدین؟عر بهش افتخار میکنم همش به بالا نگاه میکرد:)میخواستم برای تیشرت H بمیرم برای موهاش کلا دارم فن گرلیمو اینجا میکنم😂 خوب ووت بدین حتما و کامنت کسایی که کامنت میزارن لطفا رو نوشته ها بزارن مگر نه برای ما نمیاد نمیدونم چرا باز هم ممنون اینکه وقتونو براش میزارید....
...........

استراحت کمی کرده بود .. ولی ارزشش رو داشت باید هرچه سریع تر خودش رو برای اون قرداد و ملاقات فاکی آماده میکرد...

حالا که پدرش به یکی دیگه از سد هاش اضافه شده بود بیشتر از هر موقعی عصبی تر بود ...

اما از نظر لویی هرچیزی یه راهی داره و غیر ممکنه که اون راهی واسه مشکلات نداشته باشه...

اگه نداشت الان اینجا نبود... اونقدری زرنگ بود که بتونه گیلیم خودش رو از آب بالا بکشه...

از جاش بلند شد و ‌دستش رو توی موهاش برد و تا یکم از حالت بهم ریختگی خارجش کنه...

دوش کوتاهی گرفت از پله ها پایین اومد هرکی مشغول کاری بود و سمت لیام رفت که درگیر یسری از کد ها و اطلاعات برای قرار بود ...‌

دستش رو تکیه داد به صندلی و توجه اش رو مطوف به خودش کرد

:" خب چی شد !؟؟ تونستی تغییر هویت رو اوکی کنی!؟"

لیام بدونه اینکه نگاهش رو از مانیتور روبه رو بگیره گفت

:" آره هم‌ تو و هم هری به اسمای خودتون و با فامیل فردیمن و کاردبین وارد کلاب میشد کارت ورود هم براتون صادر کردم"

لویی سر تکون داد

:" اسم خودت و زینم بزن!!"

با چشمای گرد شده برگشت سمتش

:" من و زین دیگه چرا !؟"

لویی پوزخندی زد و گفت

:"حتما یه چیزی می دونم که میگم بهت انجامش بدی."

زد روی شونه لیام و به سمت زین و نایل و لوتی حرکت کرد تا به اونا هم اطلاع بده آماده شن...

هری با تنها کسی فکر میکرد می تونه بهش کمک کنه توی موضوع داشت درد دل میکرد.

:" ببین نیک... من نمی دونم جما چرا میخواد بیاد ولی حضورش خیلی کمک می کنه"

نیک ته قهوه اش رو سر کشید

:" آخه جما اصولا اهل اومدن و با تیم کار کردن نیست تا جایی که من یادمه... هری این قضیه به نظرت یکم مشکوک نیست!؟ "

هری اخم ریزی کرد

:" چه مشکوکی؟!"

:" ببین ...‌جما ادمیه که مستقل کار میکنه.. عادت نداره دستور از کسی بگیره.. تو خیلی بیشتر از من اونو میشناسی مرد...‌جما بیاد توی تیم!؟ اونم تیم لویی که کسی جرعت نداره حرف رو حرفش بیاره!!؟ اونم ساکت میشه و حرف گوش میده.. کامااان"