عشق/نفرت در یک نگاه

1.4K 93 29
                                    

پروانه های تک بال

قادر به پرواز کردن نیستند...

(مقدمه:

تا به حال شده برای اولین بار کسی رو ببینید اما ناخوداگاه نسبت بهش حس بدی داشته باشید؟

حتی با اینکه هیچوقت کار بدی به صورت مستقیم یا غیر مستقیم در حقتون نکرده باشه اما دلتون بخواد سر به تنش نباشه و ازش متنفر باشید؟

یا تاحالا درمورد عشق در یک نگاه فکر کردید؟

چرا کسی که تاحالا ندیدیمش و هیچ ذهنیتی ازش نداریم با یک نگاه حس میکنم عاشق سرتا پاش و همه ی حرکات و رفتارش میشیم؟

یا تاحالا جمله ی 'تنفر مقدمه ی عشقه' رو شنیدید؟

چی میشه کسی که ازش متنفریم عاشقش میشیم؟

شاید همه ی اینا یه دلیل پشتش داره...

یه دلیل که شاید علمی نباشه اما قانع کنندست...

شاید به زندگی قبلیمون مربوط باشه!...

شاید کسی که دفعه ی اول میبینیمش و ناخوداگاه ازش متنفریم توی زندگی قبلی دشمنمون بوده...

اونی که با یک نگاه عاشقش میشیم و حس میکنیم که سالهاست میشناسیمش همون عشقمون توی زندگی قبلی بوده...

و اونی که حس اولیه مون نسبت بهش تنفره ولی بعد عاشقش میشیم...

کسی بوده که توی زندگی قبلی عاشقش بودیم اما در حقمون یه بدی کردی...

علمی نیس اما منطقیه...)

Part 1

جنی کوله ی صورتی رنگشو روی شونه اش جابه جا کرد و بعد از مطمعن شدن از اینکه توی ایستگاه درسته از اتوبوس پیاده شد.

نگاهی به نقشه ی توی موبایلش کرد و بعد از فهمیدن مسیری که باید میرفت سر تکون داد.

تا دانشکده نزدیک ده دقیقه پیاده فاصله داشت.

با اعتماد به نفس و لبخند بزرگی روی لبهاش به راه افتاد .

اولین روز دانشگاه بود و هیجان زیادی داشت.

بعد از کلی درس خوندن توی دانشگاه سئول قبول شده بود و بابتش به خودش افتخار میکرد.

با نگاه کردن از توی نقشه فهمید برای رسیدن به دانشگاه باید از کوچه ی طولانی و خلوتی میگذشت.

Butterflys with one wing can't fly...Where stories live. Discover now