کوکوی Stories

ژانر: انگست ، خشن ، اسمات ، بی دی اس ام ، جنایی کاپل: یونمین ، کوکوی یونگی مرد ۳۱ ساله ای بود که بعده فرار از تیمارستان و بعد چندسال تصمیم میگیره باند قدیمی خودش رو دوب...

بخوام صادق باشم از اعماق وجودم دوست دارم برگردم زمانی که توی ایستگاه اتوبوس منتظر رسیدن اتوبوس بودم تا مثل همیشه به کلاس زبان فرانسه‌ام برم. شاید برای تو سوال بشه که چرا...

اگه این چیزی که بینمون بود «عشق» نبود، پس چی بود که هنوز با شنیدن اسمت نفسم بند میاد؟ و اگه عشق بود... چرا نتونست نجاتمون بده؟ کاپل: تهکوک

« زندگی ولیعهد هیچ شباهتی به یک زندگی عادی نداشت و چی میشد اگه محافظ شخصیش به اولین آلفایی تبدیل میشد که میتونست بهش نزدیک بشه و زندگیش رو از حالت خسته کننده همیشگی دربی...

هر بار که به سئول میاد با همیم . شب وقتی نور ماه از این پنجره های لعنتی می‌تابه پیداش میشه و با بیرون اومدن خورشید غیبش میزنه . صاحب هیکی روی تنش منم اما به غیر از اون...

-heartless- "کیم تهیونگ یه امگای افسرده بود. حتی توی گوشه گوشه‌های افکارش هم به عشق و جفت داشتن فکر نمی‌کرد. اما بعدش خودش رو توی بغل منجی و عشق زندگیش پیدا کرد. و...

𝘕𝘢𝘮𝘦: 𝘚𝘱𝘪𝘤𝘺 𝘔𝘢𝘳𝘨𝘢𝘳𝘪𝘵𝘢 𝘊𝘰𝘶𝘱𝘭𝘦: 𝘬𝘰𝘰𝘬𝘷 𝘎𝘦𝘯𝘳𝘦: 𝘋𝘳𝘢𝘮, 𝘙𝘰𝘮𝘢𝘯𝘤𝘦, 𝘋𝘢𝘪𝘭𝘺 𝘭𝘪𝘧𝘦, 𝘴𝘮𝘶𝘵, 𝘤𝘰𝘮𝘦𝘥𝘺 𝘞𝘳𝘪𝘵𝘦𝘳: 𝘔𝘢𝘩𝘴...

گیلاس کوچولوی من 🍒✨ در گوشه‌ای دنج از یک کافه‌، جایی میان عطر قهوه و گرمای پاییزی، دو نگاه درهم گره می‌خورند - یکی آلفا، یکی اُمگا. هیچ‌کدوم دنبال عشق نبودند، اما عشق ه...

نویسنده:Mia کاپل:kookv ژانر:Fluff-Romance-Drama خلاصه داستان: تهیونگ، دانشجوی جوان رشته ادبیات، روزهاش رو میان رویاهای ناتمام نویسندگی و ساعات شلوغ یک کافه کوچک در دل ی...

فرض کنید توی اولین روز دانشگاه،یه دوست قدیمی رو ببینید؛دوباره با هم دوست بشید،اما احساساتی که دارید متفاوت باشه! احساسی فراتر از دوستی! این همون اتفاقیه که برای جونگکوک...

یک کافه، یک سری نامه‌ نانوشته و احساساتی که هیچ‌گاه ساده بیان نمیشن جین، یونگی و تهیونگ هرکدام در مسیر خود به دنبال عشقی گمشده‌اند آیا کلمات می‌توانند پل بسازند؟ یا در ل...

در دهکده‌ای که آفتاب هم جرئت نمی‌کند کامل بتابد، امگا بودن یعنی زندگی در سایه‌ها، جایی که هر نفس با ترس و هر قدم با نگاه‌های تیز آلفاها همراه است. تهیونگ، امگایی با ذهنی...

تهیونگ و جونگکوک دوست های صمیمی هستند. تهیونگ خیلی وقته روی کوک کراش داره ولی میترسه دربارش حرف بزنه. میترسه کوک اونو تحقیر کنه و بعد ترکش کنه... کاپل : کوکوی روز اپ...

روزی می‌رسه که جونگ‌کوک، به جنگلِ چشم‌های تهیونگ هم حکومت می‌کنه... Couple: Kookv, yoonmin, namjin, secret. * Genre: Historycal, Angst, Omegavers. پادشاه همیشه می‌گفت: «...

جئون جونگ‌کوک نور چشمی خاندان جئون، پسری که تمامی دخترهای فامیل دنبالشن و به جز دوست صمیمیش کسی از فاک بوی بودن اون پسرِ به ظاهر نِرد اطلاعی نداره! اما چه اتفاقی قرار بو...

[ hell of a soldier ] فرمانده‌ی انیگمای کشور به دستور ملکه علاوه بر سربازهاش باید حواسش رو به اون امگای زال که دردسر خاصی داخل چشم‌های آبی رنگش موج میزد هم میداد؛ اما قر...

[ مجموعه وانشات های تهکوک ] 🤓🍒 - امیدوارم دوسشون داشته باشی توت‌فرنگی🍓

_فرصت دوباره کاپل :کوکوی خلاصه: +اما جونگ کوک این بچه تو هم هست! _همین که گفتم من این بچه رو نمیخوام. ..... داستان از جایی شروع میشه که یه شب تو مهمونی تهیونگ و کوک از...

مگه اینده رو میشه پیش بینی کرد؟ گاهی هرچه قدر هم که تلاش کنی نمیتونی مقابل سرنوشت پیروز بشی. تو جهانی که قدرت با خون امضا میشه اعتماد قیمتیه که با خیانت پرداخت میشه، تنه...

خدای جهان زیرین، جئون جونگکوک که یه مدته ساکن جهان فانی انسان‌ها شده، یه روز با اتفاق غیرمنتظره‌ای تو خونه‌ش روبه‌رو می‌شه. یه مرد غریبه کف آشپزخونه‌ش لم داده و داره بست...