❅Summary: داستان عاشقانه و متفاوتی در سال ۲۰۸۶ میلادی، پروفسور تهیونگ کیم و تیم تحقیقاتیش به سرزمین گمشدهای سفر میکنن، سفری که باعث تغییرات زیادی در زندگی اونها خواهد شد. ••→ _ تو سال ۲۰۸۷، تو این نقطه از تاریخ دیگه انسانیت و اخلاق به درد آدمها نمیخوره... الان آدمها میدون تا از حقیقتا فرار کنن، میجنگن تا زنده بمونن، تا آخرالزمان اونهارو داخل خودش نکشه! اینجا دیگه انسانیت جواب نمیده پروفسور کیم! لبخند تلخی زد و نگاهش رو از چشمان سبز رنگ مرد رو به روش گرفت: _واسه من مهم نیست چه اتفاقاتی داره میفته، من به دویدن ادامه دادم تا انسانیت درونم زنده بمونه، من میجنگم تا اونو نجات بدم، شما درک نمیکنید، نمیفهمید آخرالزمان من وقتی اتفاق میافته که چشمهای اون رو غمدار ببینم... این عقیدهی همهی سیاست مدار هاست؟؟ متاسفم قربان، آخرالزمان نابودی زمین و انفجار خورشید نیست، آخرالزمان وقتیه که امید مردمِ دنیا رو نابود کرده باشید!!! ☢: داستان این آیو با فاجعهی چرنوبیل رابطه مستقیمی نداره و دوره زمانیش به صدسال پس از اون واقعه برمیگرده و فضای متفاوتی با باقی داستان ها داره. وضعیت: درحال آپ. Couples: Vkook, Hopemin. Genre: Sci-Fi, Romance, Thriller, angst, Smut 🔞 Wr: Vante 3.#Thriller