**توضیحات:
هر وقت یه متن یا تیکه ی شعری چیزی میذارم؛ زاویه دید عوض میشه
وقتی نباشه یعنی از دید راوی روایت میشه.
اول هر قسمت مشخص نمیکنم از دید سهون یا جونگینه
بخونین متوجه میشین
~~~~~~~~~~~~~\~~~-خودکشی؛
مرگ قشنگی که به آن دل بستم
دست کم هر دو سه شب
سیر به فکرش هستم..
.........بارانی که نم نم به شیشه ی ماشین برخورد میکنه، برف پاک کنی که هر چند لحظه با صدای قیژی ، اثراتش رو از روی شیشه پاک میکنه.
خیابون خلوته، بایدم باشه،
این ساعت برای چی باید کسی توی خیابون باشه؟
تهِ گلوم از تلاش برای فریاد های چندلحظه پیش دردمیکنه
ضربان قلبم تند میزنه و قفسه ی سینم سنگینه.
انگار داره فشار میاره برای گریه کردن،
اشکی نمیچکه،
گریه کردن خیلی وقته که از گزینه ها پاک شده
وقتی اشکی داری که بریزی، یعنی هنوز به اون مرحله ی 'خستگی' نرسیدی
من اون مرحله رو خیلی وقته که رد کردم
پام روی پدال فشار میدم
ماشین سرعت میگیره
هوا سرده ، بخاری رو روشن نمیکنم
بدنم داغه ، گیجگاهم نبض میزنه
سرما انگار به پوست قرمز شدهام شلاق میزنه
به پل نزدیک میشم
یه لحظه فکر میکنم به کشیدن ترمز دستی، پیچیدن ماشین، یه تصادف و بعد احتمالا پرت شدن از پل.
مغزم شروع به پردازش میکنه،
احتمال خطا رفتن مسیر حرکت و بعد نمردن وجود داره.
یه حرکت، اگه جای تموم شدن فقط "بیشتر" ناقص شدن باشه،
نمی ارزه.
نفس تند شده ام ارم میشه.
ماشین رو کنار پل کنار میکشم.
و پیاده میشم.
کنار بخش پیاده روی پل میرم، به رودخانه ای که حالا بخاطر باران خروشان تر شده نگاه میکنم
جای سیلی روی گوشم گز گز میکنه،
باران به پوست داغم برخورد میکنه و لرز کوچیکی به بدنم میندازه.
با دست های لرزان سیگاری بین لب هام میذارم
نیکوتین؟
نمیتونه ارامم کنه اما،
طبق عادت تنها کاریه که دلم میخواد انجامش بدم
چرا گریه نمیکنم؟
نفسم در نمیاد.
یه قدم به کناره ی پل نزدیک تر میشم
دستم روی نرده ی فلزی سرد میشینه،
برخورد باد با پوست داغ صورتم، اذیت کننده اس
به رودخونه نگاه میکنم و با کمک فشار روی دستام خودمو روی نرده بالا میکشم
غرق شدن دردناکه؟
توی تاریکی شب و زیر نور کم چراغ کنار پل ، رودخانه ترسناک دیده میشه
فقط باید یکم شجاع باشم
یه قدم فاصله اس تا تموم شدن
تا بالاخره ارام شدن!
صدای خش داری باعث میشه با بهت کمی به عقب بپرم و به سختی تعادلم روی نرده نگه دارم
YOU ARE READING
𝑺𝒊𝒍𝒆𝒏𝒕 𝑺𝒚𝒍𝒍𝒂𝒃𝒍𝒆𝒔
Romance♧نام: حروف بی صدا ♤ژانر: رومنس،انگست، روان شناسی، مدرسه ای ♧کاپل: کایهون ♤. گاهی حروف صدا ندارن بی صدا، اما عمیقن اثرگذارن مثل حروفِ بین خنده هاش.. عمیقه ؛ اندازه ی درخشش چشم هاش موقع خندیدن.. بی صداس ؛ اندازه ی تکون خوردن صامت لب هاش!