|| دی او||
- احساس میکنم فاتح جنگ جهانی سوم شدم.
تا قبل از اینکه، یکی از بین ما دونفر بتونه ازش بپرسه چرا؛ بک به خودش جواب داد.
- بعد سه چهار روز بلاخره تونستم دی او رو مجبور کنم بهم شام بده البته شامی که به نظر میرسه مدیر کیم قرار حسابش کنه.
سعی کردم شرمنده مخالفت کنم.
- نه بک حواسم پرت بود وگرنه..
بک با عصبانیتی که قصدش زدن بود از اون سر میز لباش رو جمع کرد و حرفام رو برید.
- وگرنه چی؟
دستایی که داشت به سمتم میومد در وسط راه توسط کای گرفتار شد.
- اوه اوه بک خودت رو کنترل کن.
- من کلی روزه خودمو کنترل کردم.
- به فکر شام باش.
چقدر رابطه کای و بک خاص بود.
انقدر راحت و خوب واقعاً باورش سخت بود.
(به نظر میرسید خبرایی بین بک و مدیر کیم باشه!)
این فکر در همون ساعت اولیه حضورمون در رستوران برام شکل گرفت اما هرچقدر ساعت بیشتری در رستوران موندیم.
هرچقدر بیشتر با شوخی و بلاهایی که اون دو سرمیز روی همدیگه پیاده کردن این فکر قویتر شد.لبخند بک طبیعی بود ولی نگاهش اصلاً.
شاید من در قید این مسائل عشق و عاشقی نبودم ولی رفتار بکهیون رو خوب میشناختم و امروز به تمام معنا عجیب شده بود.
به خودش رسیده بود.
مسئله شام نبود وگرنه من همیشه بخاطر خیلی موضوعات مختلفی، شام مهمونش کرده بودم و دوتایی بیرون رفته بودیم اما این بار خیلی خیلی و متضاد با قبلها به خودش رسیده بود.
با کای شوخیهایی رو میکرد که معنای خاصی داشتن یعنی آشکارا داشت خودش رو برای مدیر کیم لوس میکرد و بعد هر شوخی انقدر بهش محبت میکرد که ازش زیاد دیده بودم ولی نه انقدر گرم و با منظور..
نمیدونم چطور توضیحش بدم ولی هرچی بود داشت من رو نسبت به رابطهای مشکوک میکرد البته وقتی سعی کردم کمی منطقی به قضیه نگاه کنم و به این فکر کنم شاید بک همیشه با مدیر کیم اینطور بوده و من دقت نکردم؛ بکهیون مست درحالی که مدیر کیم به سرویس بهداشتی رفته بود با خلصه لب زد.
- دی او یه چیزی هست میخوام بهت بگم.
صداش کشدار و پر از خوشحالی بود و انقدر مشتاق که برای جوابم صبر نکرد.
- من عاشق مدیر کیمم فقط دودلم خودم بهش درخواست قرار بدم یا منتظر بمونم؟!
با بهت و خوشحالی بهش نگاه کردم و پرسیدم.
YOU ARE READING
❄️تابستان برفی❄️
Fanfictionهیچ وقت.. هیچ وقت امکان نداشت چانیول و دی او در دیدار دوباره همدیگه رو نشناسن چون وقتی بچه بودن دشمنای خوبی برای همدیگه بودن ولی حالا که در اواسط جوانی قرار داشتن چی میشه اگه این هیچ وقت رخ بده؟؟🦔 • ─── ✾ ─── • ❄️اسم فیک: تابستان برفی ❄️کاپل :...