سلام بچه ها ❤️😍
قبل از شروع این پارت با شخصیت های جدید و الهه های جدید آشنا بشین و اسمشونو خوب به یاد داشته باشید.. ^^ 🦋🔥🔱
فرشته های جیزِلی : فرشته هایی با قد هایی کوتاه و ابعادی کوچیک که تا زیر زانو هم نمیرسن .. دارای بال هایی کوچیک و سرعتی تند و تیز که هیچکس قادر به گرفتنشون نیست، صدایی نازک وظریف دارن و هر کدوم رنگه پوستی متفاوت. به همه جای بهشت و جهنم دسترسی دارن و محدودیت خاصی واسشون در نظر گرفته نشده. محل زندگیشون جیزِل لنده که چندیدن متر با خونه هکاته فاصله داره و به خوبی میدونن که نباید پاپیچ فرشته سحر و جادو بشن.
هِب : ساقی خدایان
الهه ای که به عنوان اولین الهه نشئه داخل بهشت زیست میکنه. چشم هایی با رگه های بنفش داره.. دور از نشئه بودنش دارای یه چهره ای فریب دهندست که موفق به لاس زدنش تاحدودی با زئوس شده، موهایی بنفش رنگ که با راه رفتنش روی زمین کشیده میشه و پوست سفیدی که برعکس مستی خودش الهیان دیگه رو هم مست میکنه. به دور از چشم کرونوس و جاسوس هاش خودشو به جهنم میرسونه تا مواد و شرابی که به باکوس سپرده بود و تحویل بگیره. یکی از رفیق فاب های باکوس و تا حدودی عامل شکنجه اعصاب و روح لوسیفر
🔱🔥🔱🔥🔱🔥🔱
-اوی هکا
باکوس در حین راه رفتن لگد آرومی به پاهاش زدو لخ لخ کنان سمت کمدش رفت
-هکااته!
کشدار اما با لحن بی جونی گفت و دره کمدشو باز کرد
+زهر ماار
روی پارکت سفت و سخت تکونی خوردو از گرفتگی کمرش آخی گفت
باکوس پیرهنشو از تنش در آورد و تیشرت سفید رنگی رو جایگزین کرد
-مگه خودت یه اتاق فاکی توی یه خونه فاکی تر نداری که اینجا لشتو پهن کردی؟
با صدایی که انگار از ته چاه میومد گفت و هکاته خواب آلود این دست و اون دست شد
+مگه تو یه دهن لعنتی نداری که به موقعش زیپشو بکشی؟
باکوس با دیدن جنازه کف اتاقش آهی کشید و سمتش رفت، خم شدو ملحفه سفید رنگشو با یه حرکت از زیره دستش خارج کرد
-این کوفتی اینجا چیکار میکنه ها؟ نکنه وی وی دوباره پتو بازیش گرفته؟
با کمی اخم صاف ایستاد و داد کشید
-نگفتم توی اتاق لعنتیم پتو بازی نکن؟؟ کجایی؟ وی وی
+آه ببند اون چاله جهنمیو.. نمیزارین دو دقیقه کپه زندگانی بزارم
با حرص بلند شدو همراه با فاکی که نشونش داد ملحفه رو از دستش کشید
+تو جهنم چی یادت میدن؟ یادت ندادن وقتی یه خری رو زمین دراز کشیده باید پتو بندازی روش نه اینکه اونو از روش برداری؟
ŞİMDİ OKUDUĞUN
🔱devil's mistress🔱
Mizah🔱🔥معشوقه شیطان🔥🔱 ❌بعد از اینکه خدا برای تنبیه لوسیفر نصفی از روحشو گرفت و به تن آدمیزاد داد لوسیفر از پادشاهی تمام جهنم پس زده شد و تمام وقتشو صرف پیدا کردن ادمیزادی کرد که نصف روحشو به مالکیت گرفته بود و همه اینها یه دلیل داشت تا اینکه بتونه ت...
