(4:35 AM غذا خوری پادگان ارتش)
+هی استایلز اگه اون خوراک لوبیای فاکی رو نمیخوری رد کن بیاد
_چی؟؟؟
+کجایی؟؟ نیم ساعته داری باهاش بازی میکنی مرتیکه .. اگه نمیخوری بده من میخورم باید بریم ورزش تایم نداریم
_بیا بگیر سگ خورد ،، فقط کم مونده منم بخوری خرس گریزلی
+شات د فاک آ
بلنگوی توی سالن غذا خوری به صدا در اومد
"سرهنگ لیام جیمز پین، سرجوخه هری ادوارد استایلز، سرجوخه مایکل هریس، رایان مایز و... هرچه سریع تر بیاید دفتر مقر فرماندهی"
این جمله سه بار از بلندگو تکرار شد
هری چشماشو بلافاصله گرد کرد و نگاهشو به چشم های لیام دوخت و میتونست ببینه، لیام هم دلیل این اضحار کردن یهویی رو نمیدونه،، چه دلیلی داره فرمانده انقدر یهویی صداشون بزنه؟؟
لیام هیجان و حسای عجیبشو کنار زد و سری تکون داد
دستشو برد و پشت کمر هری چند بار زد و گفت:بلاخره،، کامان پسر،، باید ببینیم قراره کجا بریم
(4:50AM دفتر فرماندهی کل ارتش آمریکا)
بعد از دریافت اجازه از سمت سرجوخه رایان وارد اتاق شدن و هر دوشون همزمان کلاهاشونو از سر برداشتن و پاهاشونو محکم بهم کوبیدن و دستاشونو کنار گوششونگذاشتن.
همه ی نگاهای حضار داخل اتاق کوچیک فرمانده ی کل روی اون دوتا مرد قد بلند و قوی هیکل بود
_آزاد
با صدای فرمانده ی کل دستاشونو پایین آوردن و به سمت میز گردی که وسط اتاق بود و همه ی فرمانده های بزرگ ارتش دورش جمع بودن رفتن
فرمانده ی کل: سرگرد هوران میتونید شروع کنین
فرمانده هوران بعد از صاف کردن گلوش به سمت میز دایره ای خم شد و دوتا دستاشو روی میز قرار داد
_همون طور که همتون درجریان هستید و میدونید آلمان ها تقریبا کل شوروی رو گرفتن و حالا به هند حمله کردن .. هندی ها از قبل جنگ داخلی داشتن و مسلمان هاشون قصد دارن از هند جدا بشن و کشوری جدا رو تشکیل بدن
نایل نفسی گرفت و اخمی روی پیشونیش ظاهر شد
انگشتشو رو قسمتی از نقشه گذاشت و ادامه داد:_از این قسمتِ نقشه، (ینی لاهور شهر مرزی هند و پاکستان کنونی)
ما چند گروهان سرباز به اینجا فرستادیم تا از پیشروی بیشتر جرمن ها جلوگیری کنیم ولی الان اون ها زنان و بچه های مسلمون رو اسیر کردن" و درخواست نیروی کمکی شده"
_زمانش فرا رسیده خودتون رو نشون بدید آقایون،، دو، سه گروهان سرباز به فرماندهی افراد حاضر در این اتاق باید به آسیا برید،
YOU ARE READING
GHOSTS OF WAR [Z.M,L.S]
Historical Fictionیک روز وقت دارین تا خوب و درست حسابی با خانواده هاتون خداحافظی کنید، یادتون باشه معلوم نیست کی به خونه بر میگردید و یا "اصلا برگشتی در کار باشه یا نه، اونجا جنگه!! ZIAMMAYN,❤💛LARRYSTYLINSON💙💚