وقتی هری به طبقه پایین رفت، به نظر می رسید زین قضیه پلیسارو حل کرده بود و نیاز نشده بود که بیان داخل و ببینن کسی زیر سن قانونی هست یا نه . (بیش از 75٪ اونا زیر سن قانونی بودن)وقتی هری به ایوان رفت و به بقیه پیوست نایل پرسید : " لویی چطوره ؟ " لیام و النور هم اونجا بودن ولی هری حتی بهشون نگاهم نمیکرد.
" خوبه استراحت میکنه " فکر کنم ، نمیدونم ، دیگه اهمیتی نمیدم .
"خب نیک دنبالت میگشت. جوینت رو کشیده بود و فکر کنم میخواست باهات سکس کنه.خیلی هورنی به نظر می رسید. "
" اگه دیدینش بهش میگید من رفتم خونه ؟ واقعا دیگه حوصله اینجارو ندارم "
لیام گفت : " من باهات میام "
" تنها ؟ "
" اره "
"باشه "
وقتی با تک تک آدمایی که اونجا بود خداحافظی کردن بیرون اومدن. هوا اونقدرا هم سرد نبود .هری پاکت سیگارشو در آورد و روشن کرد ، لیام هم یکی گرفت و از سیگار کشیدن هری تعجب کرده بود .
هری فقط گاهی اوقات سیگار می کشید، وقتایی که استرس داشته باشه یا خسته وغمگین باشه.خودشم نمیدونست الان مشکلش چیه ولی با این حال بازم دلش میخواست سیگار بکشه.
" اون چی شد .. ؟ میدونی ! حرفی در مورد منو النور نزد ؟ "
" اون می دونست که داره فریبش میده و بهش خیانت میکنه. به هرحال گفت واسش مهم نیست و حتی دوسش نداره ."
"امیدوارم نظرش در مورد من عوض نشه "
"نمیدونم ، به من ربطی نداره "
" ممنون "
هری شونه بالا انداخت و یه کام از سیگارش گرفت : " لازم نیست ازم به خاطر چیزی تشکر کنی این زندگی خودته"
به محض رسیدن به خوابگاهشون سیگارشون تموم شد . وارد آسانسور شدن تا به طبقه ی خودشون برن ، لیام در رو باز کرد.
هری دوش گرفت و رفت توی تختش و وقتی تلفنش رو چک کرد ساعت از یک صبح گذشته بود . مهمونی های کلوب معمولاً بیشتر از این طول می کشید . اما وقتی یه مسابقه ای رو برنده میشدن بیشتر هیجان داشتن دیگه متوجه چیزی نبودن.
هری واقعاً خیلی طرفدار فوتبال نبود. یا به قول آمریکایی های توی تیم soccer. در واقع اون زیاد طرفدار ورزش نبود.
داشت کم کم میخوابید که گوشیش لرزید ، میدونست که از طرف لوییه.
Louis Tomlinson: مرسی که رفتی : )
هری نمی دونست لویی داره کنایه میزنه یا واقعا این حرف رو زده ، واسه همین تلفنشو بدونه اینکه جوابی بهش بده زیر بالشش گذاشت.
YOU ARE READING
You're An Asshole (But I Love You)
Fanfictionلویی یه پسر عصبی و خشمگینه که اعتیاد به الکل داره و نمیدونه میخواد با زندگیش چیکار کنه ، هری دانشجوی رشته ی روانشناسیه که همیشه از لویی مراقبت می کنه و این چیزی بود که لویی نمیخواست، اما واقعاً بهش نیاز داره . این فنفیکش ترجمه ی از اکانت @smileyou...