دوستی اونا بعد از بازگشت به خونه گروهی تغییر کرد. لویی کنایه و آزار دهنده بودن رو متوقف کرد و هری توهین کردن به لویی رو متوقف کرد . عجیب بود اما به نوعی همه چی بهتر شده بود .
هری آخر هفته اول ، بعد از بازگشت به مدرسه برای خوابگاه جدید درخواست داد و لویی از این موضوع خوشحال شد و میگفت بلاخره می تونه تو آرامش خودارضایی کنه.
شنبه شب بود ، با لویی تو اتاق نشسته بودن ، هری بهش گفت : " خفه شو دلت واسم تنگ میشه "
هری داشت پروژه ای که مال لویی بود رو انجام میداد و لویی داشت PS4 بازی میکرد .
" آره راست میگی ، تو نباشی کی اینجارو تمیز کنه ؟ من بدون تو تمیزی رو گم میکنم "
" تو خیلی شلخته ای "
لویی با اعتراض گفت : " نه خیر من شلخته نیسم ، تو وسواس داری"
هری آه کشید چون لویی درست میگفت و داشت همزمان لبخند میزد وهری اینو دوست داشت .
" امشب پارتی نداریم ؟ بلاخره یک شنبه شبه "
" روز سه شنبه تولد 21 سالگی زینه ، چون الان رفته خونه میخوایم آخر هفته براش جشن بگیریم ، یه رول وید داریم میخوام بکشم توام باهام میکشی ؟ "
" ااوم نه ممنون ، نمیترسی موقع چک آپ و معاینات پزشکی تیم لو بری ؟ "
لویی درحالی که به سمت میز میرفت تا جوینت رو برداره گفت : " نه واقعا "
هری بهش نگاه میکرد که داشت اونو روشن میکرد و قبل از بیرون دادن دود دوتا کام عمیق گرفت.
لویی دوباره جوینت رو به سمت هری گرفت وگفت : " مطمئنی نمیکشی ؟ "
هری با تردید بهش نگاه کرد و بلند شد ، لویی وقتی دید موفق شده لبخند زد ، هری کنارش روی تخت نشست و پاشو زیر خودش جمع کرد.
وید رو از لویی گرفت و دقیقا همون کاری که لویی کرده بود انجام داد.
" قبلا وید کشیدی ؟ "
هری شونه بالا انداخت و گفت : " اگه کشیده باشمم الان یادم نیست "
"پس نه ، خدایا ویرجین بودن چطوریه ؟"
" من قطعا ویرجین نیسم "
لویی به سمت هری برگشت تا کامل ببینش : " اوه واقعا ؟ آخرین نفر کی بوده و کی باهاش سکس داشتی ؟ "
" اوووم فکر کنم چندماه پیش "
" چقدر ؟ دقیق بگو "
" اووم شیش ماه "
لویی با هیجان داد زد و خندید : " یا مسیح بیشتر از نصف سال ؟ من هفته پیش سکس داشتم "
صورت هری افتاد : " چی ؟ کی ؟ "
" وقتی سمینار بودی با یه چیرلیدر خوابیدم "
"اوه "
لویی برای تغییر موضوع گفت : " با کی رابطه داشتی ؟ "
YOU ARE READING
You're An Asshole (But I Love You)
Fanfictionلویی یه پسر عصبی و خشمگینه که اعتیاد به الکل داره و نمیدونه میخواد با زندگیش چیکار کنه ، هری دانشجوی رشته ی روانشناسیه که همیشه از لویی مراقبت می کنه و این چیزی بود که لویی نمیخواست، اما واقعاً بهش نیاز داره . این فنفیکش ترجمه ی از اکانت @smileyou...