⬐━━━━━⋆✵⋆━━━━━⬎
⤳ season 7 ∗ EPISODE 22
⤳ Name : Sick Mind
⤳ Full 89
⬑━━━━━⋆✵⋆━━━━━⬏
_
_______
انگشتاش با حرکتای آروم اما تند چند بخیه پشت هم زدن و وقتی بعد از آخرین گره نخ ها رو بالا آورد، کریس با قیچی برید
صاف نشست و نگاهش روی صورت بکهیون خوابیده روی پهلو چرخیدسهون : نباید بهش فشار بیاری ... میدونی که؟
سرش رو به تایید تکون داد و بی حرکت موند تا سهون دوباره زخمش رو ضد عفونی کنه و بعدش بانداژ چسبی رو، روی بخیه چسبوند
سهون : خودت میدونی که نباید حموم بری فعلا ، آب بهش نخوره ؛ فشار نیار و کارای سنگین و سخت نکن تا بخیه پاره نشه
هومی کرد و با گفتن باشه ی آرومی قبول کرد تا حواسش رو بیشتر به خودش بده و مراقب باشه
نگاهی به کیسه ی خون که به دستاش وصل بود انداختبکهیون : اما ... اینا واقعا لازمه؟
سهون نگاهی به سرمی که آخراش بود انداخت : اگر من پزشکم و حرف من شرطه میگم که آره لازمه
به صندلیش تکیه داد و نگاهی به بالا تنه ی نیمه زخمیِ بکهیون انداخت زخم روی پهلوش بزرگترین زخم بود که حالا بخیه خورده و پانسمان شده بود و مابقیه رو میشد فقط بعنوان زخم های کوچیک در نظر گرفت که خطری ندارن و ضد عفونیشون کرد
سهون : چجوری متوجهشون نشدی؟
کریس به آرومی برگشت و خیره شد به پسرکوچیکتر : در واقع بگو چقدر عصبی بودی که متوجه ی اینا نشدی؟
چشم بست و نفسش رو به آرومی بیرون داد ؛ هنوز اثر بی حسی که سهون برای بخیه زده و مورفینی که برای تسکین درد خورده درون بدنش جریان داشت و همین باعث میشد دردی رو حس نکنه و بتونه ذهنش رو متمرکز نگه داره
سهون : خیلی داری خودتو اذیت میکنی
پلکاش از هم فاصله گرفت و نگاهش سمت مرد دکتری که کنارش روی صندلی نشسته بود برگشت
سهون : نبود چانیول ... خیلی فشار روی دوش تو گذاشته درسته؟
چشمای خمارش از مورفین رو برای چند ثانیه ای بست
کریس : تو یه رهبر کاملی لازم نیست خودتو بخاطرش اذیت کنی! حتی نخوای هم لیدر خوبی هستی همونطوری که همیشه بدون اینکه عین خیالت باشه توی ان سی آی حواست بود پس اینکه حالا داری ال ام رو رهبری میکنی باید باعث بشه بیشتر خونسرد باشی تا کارت بهتر باشه
YOU ARE READING
• Criminal Minds 🩸
Fanfiction🍁 Criminal Minds 🌓 🍁 Romance • Action • Crime • Mystery • Detective • Smut • Happy end ✨ 🍁 Chanbaek • Krisho 🍁 Writer: El ( Elnaz_CH ) 👤 🍁 Editor: Luira ( Eli ) توضیح ♦️✨ چانبک و کریسهو! مرکزِ جرم شناسیِ کره جنوبی؛ NCI !! چهار مامور و دو را...