Season 9 E 5

1K 382 111
                                    

╭─────────────╮

⤳ Season 9 ∗ EPISODE 5

⤳ Name: Lost

⤳ Full 116

╰─────────────╯

__________

گوشی روکنار گوشش گذاشت و نگاهش رو به دختری داد که کنارش نشسته بود

چانیول : بله

سهون : بیا اینجا کارت دارم

اخمی که روی صورتش بود عمیق تر شد : چیکار داری؟

صدای نفس کلافه ی سهون رو از پشت تلفن شنید : در مورد بکهیونه! یه چیزی هست خودشم باشه بهتره توام باید باشی

چانیول : تا نیم ساعت دیگه اونجام

تلفنش رو قطع کرد و سرش رو سمت دختر نشسته کنارش برگردوند

لباس زمستونه همراه با کوله پوشتیش و چهره ی ساده ش با موهای بلندی که دورش پخش شده بود باعث میشد بقیه فکرکنن این دختر حتی فُش دادن هم بلد نیست

چانیول : چیکار میکرد؟

دختر زیپ کوله ی مشکی رنگش رو باز کرد و فلشی از توش بیرون آورد

هانا : یه قرار برای ماه بعدی گذاشت! نمیدونم برای چی فقط تونستم تاریخش رو بفهمم با زمانش رو ، 4اُم ماه بعدی ساعت 8

چانیول : شب؟

شونه ش رو بالا داد : نمیدونم فقط گفت ساعت 8

سر تکون داد : باشه ... حواست به خودت باشه که شک نکنه بهت

ماشین رو روشن کرد که هانا تکونی خورد: پس من میرم

چانیول : بشین ... کجا میخوای بری؟

دختر نگاهی به مرد قد بلند انداخت : کتابخونه ، هفته ی دیگه امتحان دارم

چانیول : اوکی

با زدن راهنما ماشین رو حرکت داد و کمتر از پنج دقیقه زمان برد تا توی خیابون خلوت و برفی دختر رو به کتابخونه برسونه

جلوی ساختمون نگه داشت : همینجاست ؟

هانا سر تکون داد : اره ممنونم که رسوندیم

هومی کرد و حین پیاده شدن دختر دستش رو گرفت : باهاش لجبازی نکن! نمیخوام دفعه ی دیگه که دیدمت به بهونه ی باز کردن موهات کبودی پیشونیت رو بپوشونی! دم پرش نباش ، بگو کتابخونه میمونی میتونم برات هتل جور کنم که اونجا بری ولی سعی نکن رو اعصابش بری!

نفس عمیقی کشید : میدونم که میخوای کار خودت رو بکنی و تصمیم بگیری ولی خودتم اون آدم رو میشناسی ... میخواد کنترلت کنه

هانا : سو استفاده کنه ازم

نگاهش رو به چانیول داد : درست مثل تو

• Criminal Minds 🩸Where stories live. Discover now