"جیون"
توی تختش نشسته بود نگاهشو روی اسکرین لپتاپ و جزوش میچرخوند اما هرلحظه چشماش بیشتر گرد و نگاهش وحشت زده میشد،با ناله شروع کرد به غر زدن همزمان موهاشو به هم میریخت.
_اوه سهون لعنت بهت من حتی یک کلمه هم نمیفهمم.
دست از کندن موهاش کشید و دوباره با کلافگی جزوش خیره شد.
_یعنی نایون واقعا حتی به جزوه هم نیازی نداره؟ولی چجوری؟
سرشو برگردوند و نگاهی به ساعت روی میزش انداخت،تقرییا ۱۲ ظهر بود و از صبح هیچ پیشرفتی نکرده بود.واقعا دلش میخواست نایونو شکست بده پس چاره ای جز کمک گرفتن از بکهیون نداشت.
وسایلشو از روی تختش برداشت و بعد از اینکه نفس عمیقی کشید و زیرلب خودشو سرزنش کرد راه افتاد.
.....بکهیون مشغول نوشیدن قهوش بود و از پنجره اتاق کارش به باغ توی حیاط عمارت خیره شده بود،با اینکه خورشید تابستون هنوز به خوبی میتاپید اما بکهیون نگران شروع پاییز بود.
پاییز رو دوست نداشت و هر بار توی آخرین ماه پاییز اون اتفاق تلخ براش تکرار میشد و نزدیک شدن بهش مثل کابوس بود.
با صدای ضربه ای که به در اتاق خورد از فکر بیرون اومد و بدون اینکه روشو برگردونه با گفتن "بیا داخل" اجازه ورود رو به کسی که بیرون اتاق بود داد.
جیون درو یکم باز کردو با ناامیدی و با تردید پرسید._میتونی کمکم کنی؟
بکهیون با صدای جیون روشو سمت اون برگردوند و با دیدن کتابا و لپتاپ توی بغلش متوجه منظورش شد،آروم سمت میزش برگشت و فنجون قهوشو روی میز گذاشت.
_بیا اینجا.
جیون با تردید خودشو کشید داخل و طبق عادت درو پشت سر خودش بست.
بکهیون روی صندلیش نشست و عصاشو به میز تکیه داد و منتظر جیون موند..اون آروم آروم سمتش اومد و وسایلشو روی میز گذاشت.میدونست که بکهیون سوالی نمیپرسه پس خودش جزوشو باز کرد و جلوی بکهیون گذاشت._من واقعا سر در نمیارم اینا چیه!!
بکهیون یه نگاهی به جزوه جیون انداخت و بعد از چند ثانیه سرشو بالا آورد و با شک نگاهش کرد.
_مگه خودت اینارو ننوشتی؟!
جیون چند ثانیه بهش خیره شد و بعد با خجالت لباشو جمع کرد و سرشو به دو طرف تکون داد.
_راستش دوستم سجونگ...
حرفشو کامل نکرد و سعی کرد اعتماد به نفسشو جلوی بکهیون حفظ کنه و چهره جدی ای به خودش گرفت.
_بهرحال،میتونی یکمشو بهم یاد بدی،اگه بتونم خطشو یاد بگیرم بعدش راحت میتونم بقیشو بدون کمکت بخونم.
بکهیون با خونسردی نگاهشو از اون گرفت و با نگاهش به صندلی کنار پنجره اشاره کرد.
_اونو بیار و بشین.
YOU ARE READING
𝑳𝒊𝒍𝒚 𝑶𝒇 𝑻𝒉𝒆 𝑽𝒂𝒍𝒍𝒆𝒚 ᶜᵒᵐᵖˡᵉᵗᵉᵈ✓
Fanfiction[لیلیِ درّه | Lily Of The Valley] Genre : Romance, Forced Marriage, Drama, Slice of life Writer : Oyun EXO : Beakhyun, Chanyeol, Kyungsoo, Sehun. IU (Jieun), Sejeong. Twice : Nayeon. بیون بکهیون مرد ۳۱ ساله ای که همسرشو توی سانحه رانندگی از دست میده...