جیون روی صندلی نشسته بود و از پشت شیشه با نگاهش بکهیونو دنبال میکرد که به کمک پرستار تمرینات فیزیوتراپیشو انجام میده و بی اراده با دیدن اون که هرروز پیشرفت میکنه مدام لبخند میزد.
بکهیون داشت برای عمل جراحیش آماده میشد و مرتبا به همه جلسات درمانش میومد و بیشتر وقتا جیونم همراهش بود.
بکهیون روشو برگردوند و به جیون که بیرون ایستاده بود نگاه کرد و اون برای تشویق بکهیون مشتشو بالا آورد و فایتینگ گفت اما بکهیون صداشو نمیشنید و فقط با لبخونی متوجه حرفش شد.با خوشحالی به پای خودش اشاره کرد تا به جیون بفهمونه که داره پیشرفت میکنه و دردش کمتر شده.
جیون با اشاره اون متوجه منظورش و سرشو برای موافقت با اون تکون داد و درست همون لحظه با صدای گوشیش سمت صندلی انتظار رفت اونو از کیفش بیرون آورد و با دیدن اسم چانیول سریع جوابشو داد._بله؟
-جیونا امروز همو میبینیم درسته؟!
جیون با تردید نگاهی به بکهیون انداخت که مشغول راه رفتن بود.
_امروز؟! اما چرا امروز؟ راستش امروز برای جلسه فیزیوتراپی به بیمارستان اومدیم،مطمئن نیستم بتونم خودمو سروقت برسونم،یادم نمیاد که قبلا درمورد امروز صحبت کرده باشیم.
تا چندلحظه جوابی از چانیول نگرفت و با تردید دستشو پایین اورد و به اسکرین گوشیش نگاه کرد،تماس هنوزم وصل بود.
دوباره اونو کنار گوشش برد._چانیول شی!
-خب...راستش قراری نداشتیم،خب یونا دلش برای تو تنگ شده بود بخاطر همینم باهات تماس گرفتم اما مهم نیست،میتونیم یه وقت دیگه همو ببینیم مراقب خودت باش.
قبل از اینکه جیون فرصت جواب دادن داشته باشه خدافظی کرد و تماسو قطع کرد.
جیون با گیجی دستشو پایین آورد و چندثانیه به گوشیش خیره شد.
صدای چانیول مثل همیشه نبود و این نگرانش کرد....
چانیول تماسو قطع کرد و بلافاصله به دیوار پشت سرش تکیه داد و اشکای روی صورتشو پاک کرد.
حتی خودشم نمیدونست چرا تو همچین شرایط سختی با جیون تماس گرفته اما احساس میکرد بهش نیاز داره تا کنارش باشه،درواقع چانیول جز اون کسی رو نداشت.خم شد و دستاشو به زانوهاش زد و همزمان نفسای عمیقی میکشید تا بتونه خودشو آروم کنه اما انگار فایده ای نداشت و بیشتر از همیشه ترسیده بود.
با صدای دکتر که از داخل اتاق اونو صدا کرد به خودش اومد و سریع کمرشو صاف کرد و اشکاشو تندتند با آستین لباسش پاک کرد و با عجله رفت داخل.
درو بست و با عجله خودشو به تخت رسوند و به یونا که روی تختش بود خیره شد و همزمان پرسید._حالش بهتره؟
دکتر با ناراحتی نگاهشو روی هردوی اونا میچرخوند.
YOU ARE READING
𝑳𝒊𝒍𝒚 𝑶𝒇 𝑻𝒉𝒆 𝑽𝒂𝒍𝒍𝒆𝒚 ᶜᵒᵐᵖˡᵉᵗᵉᵈ✓
Fanfiction[لیلیِ درّه | Lily Of The Valley] Genre : Romance, Forced Marriage, Drama, Slice of life Writer : Oyun EXO : Beakhyun, Chanyeol, Kyungsoo, Sehun. IU (Jieun), Sejeong. Twice : Nayeon. بیون بکهیون مرد ۳۱ ساله ای که همسرشو توی سانحه رانندگی از دست میده...