سلام سلام
راستش میخاستم بابت اینکه خیلی وقته پارت نزاشتم عذر خواهی کنم
این چند وقت یسری مشکلات ب وجود اومد اصن نمیتونستم بنویسم ن ایده میومد ن دست و دلم به نوشتن میرفتم بازم معذرت🥺🤧
یکم فک کردم دیدم اینطوری اگ هی اپ کنم هی نکنم اصن شما روند داستان و فراموش میکنین برا همیم تصمیم گرفتم فیکو کامل کنم بعدش براتون اپ کنم
که شمارم هی منتظر نزارم
لطفا فیکو تو لایبریتون اد کنین که وقتی اپ کردم نوتیفیکیشنش براتون بیاد شاید یک ماه طول بکشه ولی بازم خیلی خیلی شرمندم
ولی همچنان بابت حمایتاتون ممنوونممم
دوستون دارمم😼💖
YOU ARE READING
roommate
Fanfictionداستان از اونجایی شروع شد که مجبور شدیم واسه موندن تو اون دانشگاه کوفتی در به در دنبال ی خونه بگردیم میدونین چرا چون اون خوابگاه کوفتی تر ظرفیتش پر شده... هی واسه چی به چهار تا پسر مجرد خونه نمیدن؟؟؟ ی داستان با هشت تا نقش اصلی؟ شایدم بشه گفت عشق به...