چی میشه اگه جونگکوک ک رفتار سرد و خشکی داره و رعیس سازمان دارک وب سایت غیر قانونی ک آدم هارو به قتل میرسونه و هیچ اعتقادی به عشق نداره تهیونگ کوچولو ما ک یه لیتل وارد زندگیش بشه! آیا تهیونگ میتونه جونگکوک رو عاشق خودش کنه؟
یا ماجرایی فراتر از اون...
لطفاً قبل از هر چیز با زدن ستاره پایین خوشحالم کنید 🥺🌹
Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.
لباسی ک تن تهیونگ بود،)🥺🌹🧚
$ : امشب قراره خیلی خوش بگذره بیب بعد از صدای لوکاس کنار گوشش شنید صدای شلیک رو شنید و سنگینی وزنی رو روی خودش حس کرد
توان نگاه کردن نداشت خیسی چیزی رو روی کمرش حس کرد
دستش رو روی کمرش کشید و جلوی صورتش گذاشت تا ببینه این خیسی برای چیه خون بود
ضربان قلبش زیاد شده بود جوری ک حس میکرد قلبش الان میاد تو دهنش اما میخواس ببینه چی شده برگشت
تن لوکاس رو از روی خودش برداشت و به رو به روش خیره شد الان اون کسی ک کنار در ایستاده ی قتل انجام داده بود؟ دوتا نفر از در داخل اومدن وتن لوکاس رو بیرون بردن الان خیره به مرد مقابلش بود توان حرکت نداشت ی کی داشت باهاش حرف میزد چی میگفتن
* : اون ک رو تخته ؟ ار...... حرفش با حرکت جین نصفه موند
* : عرررررر عرررررر عرررررر
# : جین چرا عر عر میکن ..
نگاهی به پشتش کرد بچه خوشگل و خردنی تو لباس زیبایی دید
# : عرررررررر عررررررررررررر
_ : اینا چرا عین گوساله عر عر میکنن؟
÷ : چون گوسالن😂
_ : اون بچه رو بیار عمارت من فعلا میرم جونگ کوک امشب دلش لرزیده بود اون کی بود ک دلش رو به همین راحتی برده بود
وقتی توی بخش شرطبندی پسر رو روی میز کناریش دیده بود دلش براش تپیده بود هر طور بود پسر رو مال خودش میکرد ( مال خودت عسلم🤧😂) ---------------------------------------------------------------------
( فلش بک )
انچه خواهید خواند )
( = امشب به کمکت نیاز داریم کارو رو امشب تموم میکنم« !
= اوک منتظرم ..................... ؛ اون نمیخواست بره یعنی بزور داشتن میبردنش نجاتش میداد و نقشع رو تموم میکرد)
ممنون ک با هر ووت و کامنت خوشحالم میکنید و ازم حمایت میکنید 🥺💋 هر کانتی ک میزارید باعت میشه پروانه ها تو دلم پرواز کنن و بهم انگیزه بدن 🦋 دوستتون دارم🤧🌹