⊱ 𝐂𝐡𝐚𝐩𝐭𝐞𝐫 8 ⊰

72 20 3
                                    

چپتر هشتم: های جیائو

سانگ جی دست‌هایش را به دور جینگ لین محکم کرد و او را بلند کرد. عضلات لاغر پشتش مانند هیولایی که از درون سایه‌ها حمله می‌کند، موج می‌خوردند. و اگر کسی کمی گوش‌هایش را تیز می‌کرد، صدای نفس‌های سنگینش را می‌شنید.

زونگ یین خم شد تا وارد اتاق شود. او در فرم انسانی خود قد بلندی داشت و تک تک پرتوهای نور را مسدود می‌کرد. او در خاطراتش گم شده‌بود و موشکافانه به سانگ جی نگاه می‌کرد.

زونگ یین پرسید: «تو کی هستی؟»

حضور رعب آور زونگ یین به اندازه‌ای قوی بود که انرژی معنوی سانگ جی را ناپایدار کند. هاله‌ی جیائو¹ هوای اطراف را اشباع می‌کرد و سانگ جی را در گوشه‌ای گیر انداخته و مجالی برای فرار به او نمی‌داد. اما سانگ جی قصد فرار نداشت. حرص و طمع شدید و میل ترسناکی در او شعله می‌کشید و عطش سیری ناپذیری را در قلب خود پنهان می‌کرد.
[1- اژدهای جیائو، Sea Jiao یا Jiaolong: موجودی اساطیری و آبزی است که قادر به بپا کردن طوفان و سیل است. گاهی اوقات به عنوان اژدهای سیل نیز شناخته می‌شود.]

سانگ جی پاسخی نداد. او پشت سر جینگ لین را فشرد تا صورت او را در گردن خود پنهان کند. در این حالت برای او آسان بود که حتی با کمی فشار بیشتر، کمر جینگ لین را بشکند. در حالی که هر حرکت زونگ یین را زیر نظر داشت، نارضایتی‌اش در چشمانش منعکس شد. گویی او قبلاً تمام آن‌چه را که می‌خواست بگوید را با کلمه‌ی «گورتو گم کن» گفته بود.

«زونگ یین.» فو لی پشت سرش آهی کشید. «همونطور که می‌بینی، اون شیطان نیست و فقط یه ماهی کپورِ که به اندازه کافی تکامل پیدا کرده و به شکل انسانی در اومده. دیگه می‌خوای چیکار کنی؟»  
                                                                                «درست نیست.» زونگ یین مخالفت کرد. «تو گفتی اون یه ماهی کپورِ، اما من یه فلس معکوس² زیر گردنش دیدم. چیزهای بی‌شماری در جهان وجود داره، اما فقط یه اژدها با فلس معکوس متولد می‌شه. اون اصلاً ماهی نیست.»
[2- فلس‌ معکوس: تکه‌ای از فلس است که بر روی گلو یا گردن اژدها وارونه می‌شود که برای آن‌ها ارزشمند است. گفته شده اگر کسی آن را لمس کند، توسط اژدها بی‌درنگ کشته می‌شود. اکنون از آن برای اشاره به ضعف، جای زخم یا مهمترین چیزهای شخص استفاده می‌شود. به عنوان مثال، لمس فلس معکوس شخص اصطلاحی است که به معنی لمس محل درد کسی، حمله به نقطه ضعف وی، به اشتباه انداختن کسی و... است. ]
                                                          
                                                
هیچ اژدها و ققنوسی در قلمروهای بین آسمان و زمین وجود نداشت. های جیائو زونگ یین حتی پس از صد سال کار سخت و تهذیب هنوز دروازه‌ی اژدها³ را ندیده‌ بود و نه حتی فرصتی برای عبور از آن پیدا کرده‌ بود، بنابراین در دریای شرقی مانده‌بود و نتوانسته بود به قلمروی آسمان نهم صعود کند. به همین دلیل بود که او به خودش اطمینان داشت. سانگ جی یک استثنا بود. زونگ یین به فرم اصلی سانگ جی نگاه کرد. حتی انرژی معنوی او به شکل ماهی کپور ساخته شده‌بود و او اصلاً ظاهر یک اژدها را نداشت. مهم‌تر از هرچیز، چشمانش پر از کینه و خشونت بود. او به وضوح شیطانی بود که هنوز نتوانسته‌بود پا به دنیای دنیوی بگذارد. واضح بود که او به منطق گوش نمی‌دهد و به قوانین آسمان و زمین بی‌اعتنا است.
[3- دروازه اژدها: محلی اساطیری که در آن یک کپور می‌تواند با عبور از آن به اژدها تبدیل شود. ]

Nan Chan / Persian TranslationDonde viven las historias. Descúbrelo ahora