꧁P4 S01꧂

86 21 5
                                    

قبل از اینکه پارت جدید رو بخونین میخوام ازتون خواهش کنم که این بوکو به ریدینگ لیستتون اد کنین که چند نفر بیشتر با این فیک آشنا بشن و بخوننش🥺
مرسی🤝🏻💜



ساعت ۱٠ شب بود ولی هنوز کار جیمین داخل اداره تموم نشده بود.

همه ی تیم در حال تلاش برای پیدا کردن سرنخی بر علیه بلک سوان بودن.

جیمین هنوز هم درد داشت اما همه ی دردش رو به خاطر نابودی اون باند تحمل میکرد.

برای نابودی هیولاهایی که با کارهای شیطانیشون جون هزاران نفر رو میگرفتن و صدها نفر رو قاچاق میکردن.

سرپرست تیم آقای جانگ به سمت میز گرد وسط دفتر رفت و به همراه اون پرونده ای روی میز انداخت.

توجه جیمین و بقیه ی هم تیمی ها به آقای جانگ جلب شد.

جانگ هوسوک خوشحال به نظر میرسید.

پشت میز نشست و گفت: +فکر میکنم که به یه چیزی برخوردم بیاین اینجا بشینین تا بگم...

جیمین و بقیه پشت صندلی هاشون نشستن و منتظر به جانگ هوسوک خیره شدن.

_چیزی که من پیدا کردم اینه.. ازتون میخوام خوب بهش دقت کنین

پرونده رو به سمت بچه های تیم برد.

جیمین نگاهی به پرونده انداخت و با اخم کمرنگی گفت: +این پرونده ی قتل چه ربطی به بلک سوان داره؟!

هوسوک عینکش رو کمی روی صورتش جابه جا کرد و گفت:_قاتل چه کسیه؟
جیمین بلافاصله گفت:+برادر مقتول.
افسر جانگ سری به نشونه درسته تکون داد و گفت:_یه قتل خانوادگی بدون هیچ انگیزه ی قبلی!عجیب نیست؟

سوکجین پرونده رو از دست جیمین گرفت و بهش نگاهی انداخت.

گفت:_انگیزه ی قتل نوشته شده دعوا و درگیری.

هوسوک جدی به سمت جلو خم شد و گفت:+ چقدر مطمئنین که این میتونه دلیل منطقی ای برای قتل باشه؟

𝐏𝐀𝐈𝐍!Donde viven las historias. Descúbrelo ahora